اردشير محصص، از قافلهسالاران كاريكاتور، طرح و هنرهاي تجسمي ايران، پنجشنبه شب در سن هفتاد سالگي و پس از گذراندن دوران طولاني كسالت، در نیویورك رخ در نقاب خاك كشيد. اين هنرمند پرآوازه ايراني، 18 شهريور 1317 از مادري شاعر و پدري قاضي در رشت به دنيا آمد. او سالهاي پس از انقلاب را در نيويورك سپري كرد و بر اثر بيماري، فلج شد. محصص تا انتها با وجود بيماري به خلق آثار كاريكاتور و طراحي پرداخت.
"من اردشیر محصص هستم، اما دوست دارم به اسم كوچكم شناخته شوم. فقط به این خاطر كه این اسم را خیلی دوست دارم. این بهترین اسمی بود كه میتوانستند روی من بگذارند. این یك اسم زیباست، مخصوصاً وقتی آن را پایین، بالا یا در وسط طرحهایم مینویسم." (از گفتوگوی اردشیر محصص با اسماعیل خوئی)
به گزارش "لاهیگ"، اردشير محصص، از قافلهسالاران كاريكاتور، طرح و هنرهاي تجسمي ايران، پنجشنبه شب در سن هفتاد سالگي و پس از گذراندن دوران طولاني كسالت، در نیویورك رخ در نقاب خاك كشيد.
آخرین عکس از اردشیر محصص ـ خرداد 1387
او، میگفت: "كاریكاتور، هنر رپرتاژ است، یك وقایعنگاری؛ من آنچه را میبینم میكشم؛ به نظر من كاریكاتورها اسناد یك عصراند؛ همچنان كه مدارك رسمی، اعلامیههای دولتی و گزارشهای پارلمانی نیز چنین هستند."
شخصیتهای آثار محصص همیشه در تكاپو و دویدن هستند. خودش، میگفت: "اغلب كاراكترهای آثار من درحال دویدن هستند؛ من تا چند سال پیش قادر به كشیدن حالت دو و حركت نبودم و همیشه فكر میكردم كه اگر این توانایی در من پیدا شود، قادر به هر كاری هستم. این مشكل سرانجام حل شد و حالا فكر میكنم این من هستم كه دارم به سوی آنچه میخواهم، میدوم. فكر میكنم كه ناخودآگاه تمام حركات و سكنات، لباس و كفشهای پرسوناژهایم را از روی خودم میكشم. چاقی و لاغری این شیطانكها هم كاملاً وابستگی به رژیم غذاییام دارد."
اين هنرمند پرآوازه ايراني، 18 شهريور 1317 از مادري شاعر و پدري قاضي در رشت به دنيا آمد. اردشير سه ساله بود كه به همراه برادر بزرگترش به تماشاي سريال مشهور "بلاي جان نازيها" رفته بود. زماني كه از سينما برگشت، در منزل از او درباره داستان فيلم سئوالاتي كردند و چون او نميتوانست ماجراي فيلم را شرح دهد، آنچه را ديده بود روي كاغذ طراحي كرد. اين اولين طراحي محصص بود و آغاز راهي كه بعدها او را به مشهورترين طراحان ايران و جهان مبدل ساخت. در سال 1341 از دانشكده حقوق دانشگاه تهران لیسانس گرفت. محصص با اینكه از كودكی طراحی میكرد، اما سال آخر دانشكده، طراحی برای او به عنوان حرفه و مهمترین كار زندگیاش شد. پس از پایان تحصیلات در رشته حقوق، در كتابخانه یكی از وزارتخانهها مشغول به كار شد و یك سال تمام كتابهای آنجا را خواند. سپس استعفا كرد و برای همیشه خود را وقف طراحی كرد. همان روزها بود كه احمد شاملو سردبیر "كتاب جمعه" شد و طرحهای او را منتشر كرد. محصص پس از تعطیلی كتاب جمعه به روزنامه "كیهان" رفت و با اینكه اكثر آثارش به درد نشریه خبری نمیخورد، اما تعداد زیادی از آثار او برای چاپ خواسته شد.
وي كتابهاي زيادي منتشر كرد كه ميتوان به "با اردشير و صورتكهايش"، "اردشير و هواي توفاني"، "تشريفات"، "شناسنامه"، "لحظهها"، "وقايع اتفاقيه"، "طرحهاي آزاد"، "كافرنامه"، "ديباچه" و "تبريكات" اشاره كرد. از آثار محصص، كتابهای "اردشیر محصص، تاریخی كوتاه" و "زندگی در ایران" در سال ۱۹۹۴ توسط انتشارات میج (MAGE) در آمریكا انتشار یافته است.
محصص به آثار استاينبرگ علاقه خاصي داشت و طنز در آثار بوش، بروگل، گويا، دوميه، انسور، پيكاسو، شاگال، يونسكو، بكت و فليني را ميستود. او سالهاي پس از انقلاب را در نيويورك سپري كرد و بر اثر بيماري، فلج شد. محصص تا انتها با وجود بيماري به خلق آثار كاريكاتور و طراحي پرداخت.
محصص در سال 1354 نمایشگاهی از آثارش را در گالری "گراهام" نیویورك برگزار كرد. دو سال پیش مجموعه آثار این طراح سرشناس ایرانی و جهانی در موزه هنرهای مدرن نیویورك (MOMA) به نمایش گذاشته شد و آخرين نمايشگاه از آثار محصص نیز خرداد ماه امسال در نيويورك برگزار شد.
"لاهیگ" درگذشت این همشهری بزرگ لاهیجی و هنرمند پرآوازه ایرانی را به جامعه هنری و دوستدارانش تسلیت میگوید و برای روح او آرزوی آرامش مینماید.