در ساعت ده صبح یک روز نیمه بارانی پاییزی در محله گرینیچ ویلج شهر نیویورک، حدود دویست و پنجاه نفر از دوستان و هواداران اردشیر محصص و چهرههای سرشناسی چون امیر نادری، نیکزاد نجومی، سوسن دیهیم، ناصر پاکدامن و ... دور هم جمع آمدند تا یاد او را گرامی بدارند و برای بار آخر با او وداع گویند.
مراسم تشییع و خاکسپاری اردشیر محصص ـ هنرمند نقاش و کاریکاتوریست پرآوازه ایرانی ـ در روز شنبه چهارم آبان 1387 (25 اکتبر 2008) در محله گرینیچ ویلج نیویورک برگزار شد.
به گزارش "لاهیگ" به نقل از رادیو دویچه وله آلمان، در ساعت ده صبح یک روز نیمه بارانی پاییزی در محله گرینیچ ویلج شهر نیویورک، حدود دویست و پنجاه نفر از دوستان و هواداران اردشیر محصص و چهرههای سرشناسی چون امیر نادری، نیکزاد نجومی، سوسن دیهیم، ناصر پاکدامن و ... دور هم جمع آمدند تا یاد او را گرامی بدارند و برای بار آخر با او وداع گویند.
اردشیر که نزدیک به نیم قرن در صحنه هنر ایرانی فعال بود و با کاریکاتورهای مشهور و سبک متمایزش، همواره قساوت و تزویر شاهان و قدرتمداران را افشا کرده بود، در تاریخ 18 مهر (9 اکتبر) سال جاری به دلیل حمله قلبی جهان را بدرود گفت.
در مراسم تشییع که خانم سارا نجومی آن را اداره میکرد، جمعی از نزدیکان اردشیر سخنانی ایراد کردند و از خاطرات تلخ و شیرین سالها آشنایی، عادات اردشیر و روحیه کاری و شرایط زندگی او نکتههایی را به میان آوردند.
یکی از پرستاران اردشیر، زنی آمریکایی با محبت و عاطفه بسیار از خلق و خوی انسانی اردشیر صحبت کرد. اردشیر محصص، که سه دهه آخر عمر خود را در آپارتمان اجارهای کوچکی در خیابان سیزدهم منهتن زیست، پس از جراحی قلب، تا پایان عمر با بیماری پارکینسون مبارزه میکرد و همواره نیاز به پرستار داشت.
خانم حورا یاوری ـ منتقد ادبی مقیم نیویورک و یکی از ویراستاران ارشد "انسیکلوپدیا ایرانیکا" ـ درباره مضمون کارهای اردشیر صحبت کرد و به نیابت از "ایرانیکا"، پیام احسان یارشاطر را خواند.
یارشاطر در پیام خود، گفت: برای ادای حق مطلب درباره کار محصص، قلمی لازم است به تردستی قلم خود محصص. اردشیر از دوستان نزدیک ایرانیکا بود و همدلی و همراهی او با این نهاد فرهنگی تا آخر عمر ادامه داشت.
یارشاطر، خاطرنشان کرد: جای خوشوقتی است که اردشیر توانست شاهد نمایش بزرگی از آثار خود در فرهنگسرای "اشیا سوسایتی" باشد که با تلاش دو هنرمند بزرگ دیگر ـ نیکزاد نجومی و شیرین نشاط ـ که آنها نیز از حامیان انسیکلوپدیا ایرانیکا هستند، عملی شد.
سه تن از کارگزاران آمریکایی فرهنگسرای "اشیا سوسایتی" که در برگزاری نمایشگاه اردشیر سهم داشتند، از او تجلیل کردند و گفتند برای آنها این افتخار یگانه و بزرگی بود که توانستند از نزدیک با یک هنرمند جهانی کار کنند.
به دنبال سخنان جمع دیگری از نزدیکان اردشیر و پایان مراسم تشییع، تابوت اردشیر به داخل اتوموبیل مخصوص تدفین حمل شد و به همراه صف اتوموبیلهای بدرقهکننده، پس از عبور از روی پل بروکلین، به آرامگاه "گرین وود" وارد شد. آرامگاه "گرین وود" که پارک جنگلی بسیار بزرگی در قلب بروکلین است، از زیباترین و مهمترین آرامگاههای نیویورک بهشمار میرود.
در مراسم تدفین، دکتر ناصر پاکدامن ـ نویسنده و منتقد مقیم پاریس و سردبیر نشریه "چشمانداز" که اردشیر از نزدیک با آن همکاری داشت ـ از جایگاه او در هنر معاصر ایران سخن گفت.
انتشارات "چشمانداز" که با همت ناصر پاکدامن و محسن یلفانی و همکاری "کانون نویسندگان ایران" فعالیت میکند، تاکنون یک مجموعه از کارهای اردشیر محصص (درباره دکتر محمد مصدق) را منتشر کرده و مجموعه دیگری از او در دست چاپ دارد.
ناصر پاکدامن از اردشیر به عنوان یک "روشنفکر تبعیدی" یاد کرد و گفت: فراموش نکنیم که محصص یکی از کسانی بود که به نسل چهلیها (دهه چهل شمسی) در ادبیات و هنر معاصر شهرت دارند. کسانی که جنبش ملیشدن نفت را با آرزو زندگی کرده و با تلخی، فرداهای ۲۸ مرداد را هم تجربه کرده بودند. نسل چهلیها، بنیانگذار نوعی احیای ادبی در ایران بودند.
پاکدامن، گفت: نسل چهل، خود را در جنبش احیای ادبیات و شعر، نمایش، سینما، هنر نقاشی و طراحی مدرن نشان داد.
در مراسم تدفین، ناصر پاکدامن یادنامهای کوتاه را خواند که جمعی از نویسندگان و هنرمندان معاصر آن را مشترکاً امضاء کردهاند.
در این یادنامه، آمده است که: محصول کار اردشیر ـ چه از نظر حجم و میزان و چه از نظر تنوع و گوناگونی در سبک و موضوع ـ چشمگیر و شگفتیآفرین است. هم رنگ و روغن و هم سیاه قلم. هم طرح و طراحی و هم نقش و نقاشی. دلقکهای سیرک، حاجی فیروزها، تیرباران شدهها، نفرینشدگان، زنان در حجاب، میرزا رضا در زنجیر، مصدق در محکمه نظامی و بالاخره کورههای آدمسوزی و هالوکاست؛ و بعد هم تصویرپردازی کتابها: از کتاب کلثوم ننه تا وغ وغ ساهاب.
طنز تلخ اردشیر، چهره کریه حافظان نظم و پاسداران خشکاندیشی را نمایان میکرد، پرده از دروغ و فریب و زور و تزویر برمیگرفت و لبخند بر لب و شادی در دل مینشاند و همدلی میانگیخت. او خود زمانی گفته بود: "کاریکاتور، هنر رپورتاژ است. یک وقایعنگاری. من آنچه را میبینم، میکشم. به نظر من، کاریکاتورها، اسناد یک عصراند."
در میان امضاءکنندگان این یادنامه، نامهای یرواند آبراهامیان، داریوش آشوری، احمد اشرف، ایرج پزشکزاد، شهرنوش پارسیپور، هادی خرسندی و اکبر سردوزامی به چشم میخورد.
آقای بهروز معظمی از نزدیکان اردشیر محصص، گفت که برای حفاظت از آثار باقیمانده از اردشیر به زودی بنیادی تشکیل خواهد شد که از این پس سرپرستی میراث هنری این هنرمند را به عهده خواهد گرفت.
جسم اردشیر، پس از ادای احترام نسبت به شخصیت و آثارش، در آرامگاه "گرین وود" به خاک سپرده شد.