بن مك گراس ـ منتقد هنري مجله معتبر "نيويوركر"1 ـ در مطلبي كه در شماره اخير اين مجله به چاپ رسانيده به شخصيت اردشير محصص پرداخته است. در اين مقاله كه قسمت كوتاهي از آن را براي شما انتخاب كردهام، نويسنده تلاش دارد مخاطبان را با هنرمندي آشنا سازد كه توانسته است طنز ايراني را با نگاهي متفاوت به جهانيان معرفي كند.
رمزي كلارك2 ـ سياستمدار كهنهكار و نماينده سابق مجلس آمريكا كه حالا 80 سالگياش را ميگذراند ـ در يك گفتوگوي كوتاه هنگام شركت در مراسم افتتاحيه آخرين نمايشگاه اردشير محصص در "مجمع آسيا" در نيويورك، ميگويد: "بايد بگويم در تمام طول زندگيام من هميشه عاشق هنر بودهام؛ آثار گويا درباره خشونتهاي اسپانيا را دوست دارم، همينطور طرحهاي سياه قلم هنرمندان فرانسوي كه از زمان انقلاب فرانسه تاكنون باقي مانده است، و همينطور كارهاي اردشير را. او فرهنگ و تاريخ كهنسال كشورش را بهتر از همه به ما نشان ميدهد، بهتر از هر كسي كه ميشناسم."
در كنار حرفهاي رمزي كلارك بايد اضافه كنم، اردشير را ميتوانيم به نوعي سائول استينبرگ3 ايران بناميم؛ هنرمندي كه تهران را در سال 1967 زماني كه مطلع شد شاه ايران به شدت از طرحهاي او ناخشنود شده است، ترك كرد. آثاري كه تعدادي از آنها در صفحات سياسي مجله تايمز نيز به چاپ رسيد بود. سالها بعد رمزي كلارك كمك كرد تا اردشير ويزاي اقامت در آمريكا را بهدست آورد.
رمزي كلارك در اينباره، ميگويد: "به او كمك كردم درحالي كه هزاران كيلومتر از من دور بود، البته امروز هم به همان اندازه از هم دوريم، اگرچه من در خيابان دوازدهم زندگي ميكنم و اردشير در خيابان سيزدهم."
به راستي در اين اتفاق نوعي خويشاوندي نيز وجود دارد: محصص، هنرمندي كه حقوق خوانده است و كلارك، حقوقداني كه آثار هنرمندان را جمعآوري ميكند. بعدها اردشير نيز با طرحهاي خود، محبتهاي كلارك را پاسخ ميدهد؛ آثاري كه در پایين و گوشه راست آن نوشته شده: "براي رمزي كلارك."
منبع
پانوشت
1- New Yorker
2- Ramsey Clark
3- Saul Steinberg، هنرمند مشهور آمريكایي