كدخبر: ۴۵۷۳
تاريخ انتشار: ۲۶ دي ۱۳۹۰ - ۱۴:۰۰
ارسال به دوستان
نسخه چاپي
وقایعنگاری "سایه روشن" بر بوم "لاهیگ" [3]
احساس میکنم که مشکل ما در این استان حل نخواهد شد و صدای ما به جایی نمیرسد، از این فضا عدهای سوء استفاده میکنند و جای پای خودشان را در این دفتر محکمتر میکنند.
"سایه روشن" عنوان بخش پُرمخاطبی است که هر از چندگاه در مدار قانون و اخلاق به نقل شنیدهها و شایعات غیررسمی محافل سیاسی و اجتماعی و اقتصادی در "لاهیگ" میپردازد. مطالب منتشر شده در این بخش بر اساس آنچه در عرف جامعه به اخبار غیررسمی و شایعه ـ نه تخریب و بداخلاقی ـ موسوم است، الزاماً قرین به صحت نبوده و همچنین مورد تأیید یا رد "لاهیگ" هم نیست. "سایه روشن" در این وادی تنها در تلاش است با دیدهبانی و نظاره پیرامون خود، مخاطبان فهیم "لاهیگ" را با حرف و حدیثهای سپید و سیاه جامعهشان آشنا نماید و از سویی، مسئولان را با وظیفه سترگ پاسخگویی خود تنها نگذارد.
"لاهیگ" با آغوشی گشاده از دریافت اخبار و گزارشهای مردمی استقبال میکند و پیشاپیش از همه شخصیتهای حقیقی و حقوقی که در این بخش، مورد التفات "سایه روشن" قرار میگیرند میخواهد تا نقد، نظر، پیشنهاد، جوابیه، اصلاحیه و پاسخ خود را در بخش نظرات همین صفحه یا به نشانیinfo@lahig.ir برایش ارسال نمایند.
1
نامه دبیر حزب مؤتلفه گیلان و سرپرست سابق دفتر نظارت شورای نگهبان در استان گیلان به نماینده ولی فقیه در گیلان و امام جمعه رشت
بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت آیتالله قربانی، نماینده ولی فقیه در استان گیلان
سلام علیکم
با آرزوی موفقیتهای بیش از پیش برای نظام جمهوری اسلامی ایران و صحت و سلامتی مقام معظم رهبری حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای (ادام الله ظله علی رئوس المسلمین)، شنیده شد صبح روز پنجشنبه 24 آذر 1390 در منزل جنابعالی جلسهای تشکیل گردید تا وحدتی بین اصولگرایان استان ایجاد شود و با توجه به انتخابات پیش رو، برنامهریزیهایی انجام گیرد. در این جلسه که دعوتکنندگان اصلی آن، آقای مهدی مجرد (مسئول دفتر جنابعالی) و محمد قاسمی (عضو شورای شهر) بودند، جنابعالی نصایحی نمودید و راجع به انتخابات آینده و جریان اصولگرایی رهنمود هایی داشتید. از قرار معلوم از این پس این مجمع جدید، مجموعه فعالیتهای اصولگرایی در گیلان را مدیریت میکند و جنابعالی هم فرمودید آقای شفیعزاده (رئیس اصولگرایان گیلان) و آقای نادر عبداللهپور ـ که به تعبیر شما یک رجل سیاسی است ـ دبیر این جمعیت باشند.
به نظر اینجانب اینگونه شفاف وارد شدن در جریانات و احزاب و گروهها از سوی شما خارج از عرف بوده و حداقل با دأب مقام معظم رهبری مغایرت دارد. همانگونه که حضور فعالان اصلاحطلب و فتنهگران به همراه آقای هاشمی رفسنجانی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 در منزل جنابعالی هم حرکتی زیبا و در شأن شما نبود. اینجانب به عنوان سربازی کوچک در نظام جمهوری اسلامی، ذکر چند نکته را ضروری دانسته و امیدوارم با دقت لازم به آنها عنایت بفرمایید:
1- تأسیس یک حزب یا گروه در دفتر جنابعالی به این معناست که شما خود را متعلق به این گروه میدانید و قطعاً رضایت و دستور جنابعالی موجب این نشست شده است و فعالیتهای آنها مورد تأیید جنابعالی است. البته سایر جریانات اصولگرا یا غیراصولگرا ممکن است با این جریان همراهی یا تقابل داشته باشند و بدیهی است چنانچه از این پس افراد، گروهها و تشکلهای مردمنهاد در مواضع و فعالیتهای خود به مخالفت با این گروه پرداختند، نمیبایستی عنوان مخالفت با جایگاه نمایندگی ولی فقیه در استان به آن داد و بایستی پذیرفت که گروهها و احزاب میتوانند رفیق یا رقیب یکدیگر باشند.
2- آقای مهدی مجرد (مسئول دفتر جنابعالی) که فعال اصلی این جلسه بوده است، از این پس به عنوان عضو فعال یک گروه سیاسی اصولگرا وارد عرصه سیاست شده و انشاءالله دیگر هیچگونه حرکتی خلاف مقررات جاری کشور از وی سر نخواهد زد. زیرا لازمه اصولگرایی، حرکت روی موازین و اصول است و امیدواریم ایشان روش و سیره خود را به سمت موازین و اصول اصلاح کند و اگر در آینده، شخص یا گروهی به برخی اقدامات ایشان انتقاد یا اشکالی وارد کرد، نمیبایستی به دادگاه معرفی شود، زیرا اصول دموکراسی میگوید افراد و احزاب و جریانات میتوانند با یکدیگر همکاری داشته و یا یکدیگر را نقد کنند و انشاءالله از این پس دادگستری استان هم شاهد شکایات آقای مجرد از افرادی روحانی، ایثارگر و یا انقلابی نخواهد بود.
3- مطلبی از زبان جنابعالی صادر شده که به نظرم صحیح نیست. آنچه در سایتها و نشریات از قول شما منتشر شده این است که آیتالله مهدوی و ... از شما خواستهاند که گروه جدید اصولگرا راهاندازی کنید. اطلاعات دقیق اینجانب و دوستان مطلع حکایت از این دارد که فقط از شما خواسته شده یک نفر را به عنوان نماینده روحانیت استان جهت عضویت در جبهه متحد اصولگرایی گیلان به تهران معرفی کنید که ابتدا این کار را کردید، ولی متأسفانه جریان نفوذی اصلاحطلب و معلومالحال سعی کرد با سوء استفاده از موقعیت جنابعالی، در مقابل جریان اصیل اصولگرایی گروهی را ایجاد کند تا بتوانند در آینده برای کاندیداهای مورد نظرشان حمایت شما را نیز داشته باشند.
خوب است با نگاهی به گذشته جمعیت حاضر ـ به استثنای تعدادی که به آنان ارادت دارم ـ به عمق این مطلب پی ببرید. متأسفانه حذف و دفع نیروهای وفادار، ارزشی، انقلابی، ولایی و علاقهمندان به رهبری طی سالیان گذشته از بیت و منزل شما موجب شده افرادی با سابقه اصلاحطلبی به عنوان اصولگرا در آن جلسه دعوت شوند و بهتر است بگوییم کسی را برای شما باقی نگذاشتهاند.
4- بعضی از مدیران ارشد استان و یکی از معاونین استاندار هم در این جلسه حضور داشتند. آنان قرار است از اینپس مردانی اصولی باشند و البته اعضای اصلاحطلب شورای شهر رشت هم در این جلسه بودند که از اینپس میبایستی اصولگرایانه عمل کنند. شهردار رشت نیز که عضو اصلی این جلسه بوده، قرار است تمامی کوتاهیهای خود نسبت به عمارت آدینه را کنار بگذارد و بدهی 20 میلیارد تومانی عمارت آدینه به شهرداری رشت را از سازنده آن مطالبه کند و ساخت پل هوایی وعده داده شده در فلکه توشیبا و جنب مصلی که معلوم نیست چرا به تعویق افتاده شروع شود و پایههای عمارت آدینه که برخلاف قانون در وسط رودخانه جنب عمارت کاشته شده را از جا برکند و بالاخره از اینپس پولهای زیادی که بعضی اعضای شورای شهر حاتمبخشی و یا صرف پردهها و بنرهای تبریک کرده را صرفهجویی نموده و هزینه رفع مشکلات شهر رشت نمایند.
5- از سوی دیگر، مدیری که ما او را مدافع و همراه فتنهگران میدانیم و متأسفانه سالهاست در یکی از سازمانهای فرهنگی استان تکیه زده و بارها در اتاق کارش رئیس جمهور را به باد فحاشی گرفته و در این جلسه هم حضور داشته نیز قرار است از اینپس بددهنی نکند. ضمن اینکه تجارب ما میگوید احزاب و جریانات نمیبایستی روی دوش مدیران باشد و چنانچه این مدیران به تدریج بازنشسته و یا حذف شوند، فعالیتهای این گروهها هم تحلیل خواهد رفت.
6- آقای شفیعزاده که اکنون مسئول این جریان اصولگرایی شده بایستی بداند جایگاه ایشان در آن نهاد انقلابی (سپاه) به ایشان چنین اجازهای را نمیدهد و مجبور است از یکی از این دو مسئولیت کنارهگیری کند و در اصل این اولین باری است که چنین بیاحتیاطی صورت گرفته است. بدیهی است فرمانده سپاه استان و جناب حجتالاسلام والمسلمین حاج آقا سعیدی مسئول مافوق ایشان بایستی موضع خود را صریحاً و سریعاً اعلان دارند تا خدای ناکرده عملی خلاف قانون و مقررات از این نهاد مقدس سر نزند و بیهوده بهانه به دست بیگانگان و معاندان ندهد. از نظر اینجانب حضور ایشان (آقای شفیعزاده) در چنین جلساتی خلاف مقررات یک نهاد نظامی است؛ چه رسد به اینکه مسئولیت اداره چنین مجموعهای را هم بپذیرد.
7- ما خوشحال میشویم همه مدیران و مسئولان این استان اصولگرایانه عمل کنند، ولی اصولگرایی به اطلاعیه، دعوت، بیانیه و نشستن و برخاستن نیست. خوب است آن تعداد از اعضای این جلسه که در دوران فتنه و اصلاحات همواره در مقابل اصولگرایان قرار گرفته و یا در ستادهای کروبی و موسوی فعال بودند و یا حداقل در فتنه سال 1388 زبان در کام فرو برده و علیرغم همه فرمایشات مقام معظم رهبری، کلامی به زبان جاری نکردند، کمی در باره علل کوتاهیهای گذشته خود صحبت کنند و ما مایل هستیم و درخواست میکنیم تکتک اعضای این جلسه، از جمله آقای یاری (مدیرکل سازمان تبلیغات اسلامی گیلان)، محمد قاسمی و هاتفی (از اعضای شورای شهر رشت)، فریدونی (شهردار رشت)، آقای هاشمنیا (معاون استاندار)، آقای نصرپور (مدیرکل صدا و سیما) و آقای آقابیگی (مدیر آب منطقهای گیلان)، نظرشان را به شکل شفاف پیرامون فتنههای سال 1388 بیان کنند تا ما به عنوان افرادی عادی و معمولی در این استان از طریق آشنایی با این مواضع، پیرامون همراهی یا عدم همراهی با این جریان، تصمیمگیری کنیم.
8- متأسفانه پخش خبر تشکیل این جلسه (در عین حال که کاملاً حزبی و جریانی بود) از طریق سیمای استان نیز از جمله موارد خلافی بود که صدا و سیمای مرکز استان مرتکب شده است و باید پرسید آیا پخش اینگونه نشستها و تصمیمات به عنوان یک خبر در صدا و سیما سابقه دارد؟ آیا مهندس ضرغامی با پخش اینگونه اخبار موافق است؟ و آیا آقای نصرپور که شخصاً در این جلسه حضور داشته، مایل است از اینپس به عنوان عضوی فعال در عرصه انتخابات نقشآفرینی کند؟
9- جریان اصولگرا در این استان طی سالیان طولانی شکلگرفته، فعالیتهای قبل و پس از انقلاب، مبارزه با نفاق و فتنهها، مقابله با جریانات انحرافی طی سالیان دراز، حضور فعال در تمامی عرصههایی که مقام معظم رهبری حضور جوانان را لازم دانستند، مقابله جدی با فتنههای پس از انتخابات 1388، روشنگریها، سخنرانیها، بصیرت افزاییها طی سالیان متمادی توسط مردانی از مجموعههای اصولگرا، شاکله اصولگرایی را در استان شکل داده است. حزب جمهوری اسلامی و حزب مؤتلفه اسلامی که نمونههایی از این مردان را در خود جای داده، در همه عرصهها پا به پای سایر گروههای اصولگرا، پای کار بوده و با عنایات حضرت ولی عصر(عج) سرفراز بیرون آمده و همواره اهداف و وظایف و مأموریتها، اصولگرایان را بههم گره زده، نه بیانیه و جلسه و اطلاعیه.
اصولگرایان اصیل و واقعی در این استان با الهام از مقتدا و مولای خویش حضرت آیتالله خامنهای رهبری عظیمالشان انقلاب اسلامی راه را شناخته و یاوهگویان و فتنهگران را سر جای خود نشانده و از بیبصیرتیها و ساده اندیشیها بیزاری جسته و اکنون با افتخار راه را ادامه میدهد، و هیچگاه داشتن مسئولیت و پست، شرط عضویت در این مجموعه نبوده و بسیاری از آنان طی 32 سال گذشته هیچگاه پست و مسئولیت و سمت استانی نداشتند، ولی پایدار و استوار ماندند و هماکنون نیز بدون توقع برای دفاع از نظام و پیروی از منویات مقام معظم رهبری آمادگی کامل دارند.
اینجانب مایلم به نمونهای از این حضور و بصیرت اشاره کنم و آنهم تجمع اعتراضی نسبت به فتنهگران در سال 1388 بود. آنگاه که نیروهای ارزشی رشت در تاریخ هفتم دی ماه سال 1388 در مقابل بیت جنابعالی جمع شدند تا از شما بخواهند سلامشان را به رهبری برسانید و بگویید تا آخرین قطره خون پای اصول انقلاب و ارزشها و رهبری خواهند ایستاد. متأسفانه در آن روز آقای مجرد (مسئول دفتر جنابعالی) سه بار پیغام داد که این تجمع در این مکان برگزار نشود و سلام شما را به دستاندرکاران رساند و خواهش کرد که متفرق شوند. ولی شرکتکنندگان در آن تجمع، موضوع را مهمتر از این حرفها میدانستند، و بایستی در آن شرایط حساس که فتنهگران تمامی اعتقادات ما را مورد حمله قرار دادند و یا در عاشورای 1388 در تهران به ولایت فقیه، بسیج، پرچم امام حسین(ع) و شرف و عزت ما حملهور شدند، این حضور و آمادگی اتفاق میافتاد. البته این تجمع در 7 دی باعث شد تا شورای هماهنگی برای روز 8 دی اعلان راهپیمایی کند و راهپیمایی پرشکوه 8 دی و نمونههای مشابه آن در بعضی استانها و شهرستانها منجر به راهپیمایی سراسری 9 دی در کل کشور شد. راهپیمایی یوم الله 9 دی هم جواب قاطعی بود از سوی مردمی آگاه و هشیار به همه فتنهها و طاغوتها و دشمنیها و استکبار جهانی و خامگریها و ساده اندیشیها.
10- در شرایط فعلی انتظار ما از شما این بود که پدرانه همه جریانات و گروههای اصولگرا و زحمتکشیده در انقلاب را دعوت کرده و از آنان میخواستید تا با توجه به فتنهانگیزیهای استکبار جهانی و برخی منحرفین، تلاش کنند با وحدت رویه و اتکاء به خداوند متعال درپی منویات مقام معظم رهبری باشند که متأسفانه چنین نشد و شما با جایگاه و منزلتی که دارید، خود را در معرض حملات و هجمهها قرار دادید.
11- اینجانب همواره مسئول دفتر شما را به قانونگرایی دعوت نموده و راجع به لزوم بهرهگیری شما از مشاوران بهتر تذکراتی دادهام. لیکن ظاهراً تمایلی به شنیدن این حرفها نداشته و هرگونه سخن یا عملی را از هر خیری به فال بد گرفته و از نظر شما بسیاری از اصولگرایان و فعالان سیاسی این استان دشمن شما محسوب شده و نه تنها صلاحیت دعوت در جمع شما را نداشته، بلکه بایستی یک به یک به دادگاه کشیده شوند و یا از مسئولیتها و سمتهای خود حذف گردند.
به عنوان آخرین کلام، از محضرتان درخواست دارم تا دیر نشده نسبت به مشاوران و بعضی از اعضای دفتر و یا افرادی خاص و معلومالحال تجدید نظر کنید، زیرا حفظ شأن و منزلت و جایگاه شما بر همه از جمله خودتان واجب است. امیدوارم با جمعبندی همه پیشنهاداتی که از سوی خیرخواهان شده و مقایسه با پیشنهادات و مشاورههایی که از سوی افراد معلومالحال میگیرید، در بعضی از حمایتها و اقدامات خودتان تجدید نظر کرده و دست محبت خویش را بر سر همه دوستداران ولایت و امامت بکشید.
و اما از آنجا که ممکن است خبر تأسیس جمعیت اصولگرایان جدید و این نامه به گوش برخی منحرفان و فتنهگران برسد، مایلم تأکید کنم بحمدالله با برنامهریزی و صرف اوقات، طی ماههای گذشته، تمامی هماهنگیها و مشورتها پیرامون انتخابات آینده در این استان بین مجموعههای ارزشی و اصولگرایان انجام شده و انشاءالله اصولگرایان استان از افراد مورد نظرشان حمایت خواهند کرد و در مقابل فتنهگران و منحرفین شجاعانه و با تدبیر خواهند ایستاد. ضمناً تأکید میکنیم، رقبای اصلی ما درانتخابات، باندهای انحرافی و فتنه هستند و انشاءالله با عنایات خداوندی و با پشتوانه مردمی اجازه نخواهیم داد استکبار جهانی خوشحال شود. امیدواریم و تلاش میکنیم در آینده مجلسی کاملاً انقلابی و متشکل از نمایندگانی ارزشی، مردمی، عالم، شجاع و کاردان داشته باشیم.
والسلام
حسن کربلایی
9 دی 1390
2
نامه دبیر اجرایی جمعیت آبادگران جوان گیلان به دبیر حزب مؤتلفه گیلان و سرپرست سابق دفتر نظارت شورای نگهبان در استان گیلانبسم الله الرحمن الرحیم
خدمت برادر حسن كربلایی
سلام علیكم؛
كوتاه سخن آنكه با دیدن بیانیه مورخ نهم دی ماه یکهزار و سیصد و نود جنابعالی كه علیالظاهر قصد ارسال آن را به محضر حضرت آیتالله قربانی ـ نماینده معظم ولی فقیه گیلان ـ داشتید، ولیكن قبل از حصول ید معظم له، مفاد متن نگارش شده شما در سایتها و دنیای مجازی به معرض دید عموم قرار گرفت، نكاتی مستتر در نامه مزبور موجب تكدر خاطر جمعی از اذهان اصولگرایانی گردید كه از قضا مشابه جنابعالی در جلسه مورخ 24 آذر 1390 هم دعوت نشده بودند، لذا در بدو امر ذیلاً شرح تفصیل تألم نگارنده متن جاری كه توفیق سربازی در سنگر دبیر اجرایی جمعیت آبادگران جوان استان گیلان را دارد از باب نصیحت برادرانه خدمتتان ارسال میگردد. امید است به محض وصول نوشته جاری با تدبر و تعمق درخور شأنیت و سبقه سیاسی مورد ادعا مبادرت به اتخاذ مشی در آینده نمایید كه بازخورد آن منتج به حفظ اتحاد و تداوم انسجام اصولگرایان گردد و خدای ناكرده در اثر مغفول ماندن از واقعیتهای ژرف اختفا شده در مكاتبات جنابعالی، موجبات تحمیل ضرر و زیان مضاعفتر از وضع موجود برای پایگاه اجتماعی و اقبال مردمی اصولگرایان فراهم نشود. از اینرو رجاء واثق دارم در رأس حصول ایقان به مكنونات قلبی نگارنده مبادرت به تجدید مواضع اتخاذی خود خواهید نمود. لذا بر خود لازم میدانم كه نكات ذیل را از باب تجویز به دوری از تشتت و جلوگیری و ممانعت از تفرق به سمع نظرتان برسانم:
1- اولاً از طرفی تكریم مقام ربانی حضرت آیتالله قربانی از باب انتصاب از سوی رهبر معظم انقلاب به عنوان نماینده معظم له و داشتن سوابق مبارزاتی بیش از همه اصولگرایان و مردم استان بر امثال اینجانب و جنابعالی كما فرض الله واجب است. ثانیاً انتساب اعمال دون شأن و خلاف واقع به ساحت آن اندیشمند فرهیخته و فاضل آراسته به خصایل نبوی و پیرو راستین سیره علوی و متهم نمودن ایشان و تنی چند از برادران ارزشی فعال در جریان اصولگرایی استان به تلاش در جهت تأمین منافع حزبی زیبنده فردی چون شما كه ید طولایی در صحنههای سیاسی دارید و مرارتهای زیادی هم در طی این طریق پر خم و پیچ از خود متحمل شدهاید نمیباشد. علی ایحال انتظار این است كه با مهار احساسات تهییج شده و به غلیان آمده، این واقعیت انكارناپذیر را ملكه ذهن مبارك نمایید كه جریانات اصولگرایی استان به هیچ نحوی از انحاء تخدیش جایگاه حضرت آیتالله قربانی را از هیچ فرقه و گروهی مورد پذیرش قرار نداده و جهت تبیین مواضع خود نیازی به تنشآفرینی نمیبینند و اكنون در فرصت مغتنم پیشآمده كه عقلای دیر در جهت جذب حداكثری و ایجاد اتحاد در اردوگاه اصولگرایان طبق منویات مقام معظم رهبری جلسهای در مركز استان برگزار نمودهاند كه متولی آن بیت نماینده ولی فقیه میباشد، احدی اجازه ندارد تا ناگفتههای قلبی اصلاحطلبان افراطی را كه از سر بغض است از لسان منتسب به اصولگرایی جاری سازد و نكته حائز اهمیت آنكه خود را مدعی قیم اصولگرایان نیز بداند! ای بسا در صورت ممارست و مداومت ارادی، مسیر وی از جمع متحد دارای مواضع مشترك جدا گردد كه در صورت بروز این رفتار، عامل آن محكوم به انحراف و انحطاط است.
2- مطالبی دیگر از باب حضور برخی از مسئولین بسیج و خانواده ارزشی سپاه و سایر نهادها و سازمانهای حاكمیتی در این جلسه بیان داشتهاید كه جهت تنویر اذهان جنابعالی، شما را به فرمایشات مقام معظم رهبری در اول محرم الحرام سال جاری در دیدار با اقشار نمونه بسیج كه خود اینجانب توفیق حضور داشتهام توجه میدهم: "... بسیج، جمع فداكاری از مردماند برای مردم. تشكیل یك مجموعهای در حركت عظیم یك ملت مجاهد، حضور در دفاع، حضور در علم، حضور در هنر، حضور در سازندگی، حضور در سیاست، در فرهنگ و ... این حركت بسیج است. حركت مردمی برای مردم، در دل مردم، از خود مردم، از همه قشرها، زنان، مردان، جوانان، پیران، نوجوانان از اصناف گوناگون؛ یعنی تشكیل یك مجموعه حزبالله واقعی." لذا در مدار اخلاقی نمیگنجد كه افراد به صرف داشتن مناصب سیاسی و عقیدتی و اجرایی از برخورداری از شخصیت حقیقی محروم باشند. اگر اینگونه است، چرا خود شخص جنابعالی مقارن با سرپرستی دفاتر نظارتی شورای نگهبان استان، دبیری یك حزب را نیز آناً به عهده داشتید؟! لذا پرداختن به این موضوعات، زمینهساز رویش سئوالات دیگری است كه مغایر با اصل وحدت و انسجام اصولگرایان است. از اینرو اولاً از ادامه آن مجدانه خودداری مینمایم، ثانیاً متذكر میشوم صرف حضور یك روحانی یا چند نفر از مدیران یا پخش تصاویری از جلسه مزبور، نه با عنوان جلسه انتخاباتی اصولگرایان، بلکه با عنوان دیدار با فعالان سیاسی استان از طریق رسانه استانی و ورود ایراد به مدیر ارزشی آن، بیش از آنكه معرف شخصیت افشاگرانه برای شما باشد، موجب تكدر خاطر سایر اصولگرایان است كه بایست روش درپیش گرفته شده ویرایش و اصلاح گردد تا هرچه سریعتر شاهد اعاده وضع تعامل وجهه سیاسی شما به حال سابق باشیم.
3- ضمناً هنر گویش و قوه ناطقه بشری زمانی بهبار مینشیند و ثمر میدهد كه منجر به گفتوگو شود. گفتوگو به معنای تبادل اندیشه، با این تفاوت كه انعقاد گفتوگو علاوه بر نیاز به تقویت سخنوری و تبدیل اندیشه به بیان، احتیاج وافر به افزایش ظرفیت شنیدن نظرات و تحمل عقاید متفاوت دیگران هم دارد. شرح صدر و صبوری و تحمل در مواجهات كلامی، شرط اول انعقاد درست آن است؛ تكیه فراوانی كه بر این خصوصیت در كلام وحی در آیه 18 سوره مباركه زمر نیز تأییدی بر این ادعاست: "فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئك الذین هدی هم الله." تدبر در آیه شریفه ناظر بر همین قوه و توانایی است كه انسان در مواجهه با اقوال گوناگون و مختلف از عصبیتهای غیرعقلانی دست بشوید و گزینشی مختارانه بر پایه اصول و محكماتی منطقی داشته باشد. چنین روحیهای تقویتكننده و توسعهبخش بستر گفتوگو و تبادل اندیشههاست. حكم به جزم راندن و اصرار و پافشاری بر فهمی ثابت و غیرقابل تردید داشتن، هم فضای گفتوگو را مسدود میسازد و هم زمینه هدایت و روشنگری را برمیچیند. لیكن آنچه كه نمیتوان از آن چشمپوشی كرد، سكوت مصلحتآمیز حضرت آیتالله قربانی ـ نماینده معظم ولی فقیه در استان ـ و سایر اشخاصی كه اسامیشان در بیانه شما درج گردیده میباشد كه اكنون با پذیرش اصل افزایش ظرفیت شنیدن نظرات و تحمل عقاید و آراء متفاوت در مواجهه با جنابعالی سكوت ارادی اختیار كردهاند.
4- مفهوم مخالف این واقعیت آن است كه اصولگرایانی چون "جمعیت آبادگران جوان"، هم حكم به جزم راندن و پافشاری بر فهمی ثابت و غیرقابل تردید و مخدوش كردن فرصت گفتوگو و مفاهمه را به صلاح اتحاد و انسجام اصولگرایان استان نمیداند و هم به استهزاء گرفتن برخی از وظایف سازمانی رسانههای جمعی و چنگ به چهره انداختن وجهه ارزشی مدیران آن را برنمیتابد و هرگونه نقد عالمانه خرد محور دور از بلوا را بر همه این رفتار رجحان میدهد.
5- توصیه آخر آن است که با الگوی رفتار برگرفته از تعالیم انبیاء الهی و دوری جستن از عصبیتهای غیرعقلانی و اعلان احترام به جایگاه وحدتبخش و اتحادآفرین نماینده معظم ولی فقیه در استان و تفقد عالمانه از متكدرین نام برده شده در نامه، در باب تقویت ایمان بشری، برهان و دلیل را راهگشا فرض كرده و همانگونه كه خداوند متعال در آیه 119 سوره مباركه نمل به پیامبر خاتم خود میفرماید كه: "و نزعنا من كل امه شهیدا قالواهاتوا برهانكم فعلموا ان الحق لله و ضل عنهم ما كانوا یفترون؛ اگر در نزاعی در میان امت مدعی مخالف تو و رسالتت یافت شد، بگو تا برهان خود را بیاورد و ادعایش را اثبات كند"، با علم به اینكه حتی بندگان گمراه بر این حقیقت آگاهاند كه حقیقت مطلق نزد پروردگار است، با اینهمه چگونه میتوان پذیرفت كه انسانهای غیرمعصوم مستعد خطا در مقام نظر، مدعی حكم به اطلاق باشند و گفتوگو را زیانآور و غیرضرور تلقی كنند و در جهت اثبات خود، سایر همكیشان را متهم و نفی نمایند.
لهذا با تأكید بر احیای سنت گفتوگو و مفاهمه، زمینه برچیدن دشمنیها و كینههای دیرینه و گسترش صلح و دوستی و آرامش و تفاهم و اتحاد را در اصولگرایان استان فراهم آورید كه همانا خشنودی خلق و رضای خالق در گرو آن است.
والسلام
رمضان یوسفی
دبیر اجرایی جمعیت آبادگران جوان استان گیلان
17 دی 1390
www.shomalnews.com
3
توضیحات دبیر حزب مؤتلفه گیلان و سرپرست سابق دفتر نظارت شورای نگهبان در استان گیلانچرا نامه نوشتم؟باسمه تعالی
بعضی دوستان از باب دلسوزی موافق علنی شدن نامه اینجانب به آیتالله قربانی نبودند و پیشنهاد داشتند تا اینگونه مطالب، محرمانه با ایشان در میان گذاشته شود.
خوب است این دوستان بدانند که قبل از بنده، بارها و بارها دستگاههای مسئول نسبت به خطراتی که آیتالله قربانی را تهدید میکند تذکر دادهاند و از ایشان خواستهاند فکری به حال برخی اطرافیان بکنند. این تذکرات و شاید خواهشهای دلسوزانه از سوی مدیران و نزدیکان آیتالله قربانی حداقل ده سال است ادامه دارد و بنده هم قطعاً با نیت حفظ این جایگاه و به قدر توان خودم تلاش کردهام. آنچه نوشتم، شمهای بود از دهها مورد خطایی که در این دفتر انجام میپذیرد و مسئولین این استان به دلیل احترامی که برای ایشان و این جایگاه قائل هستند، بر خواستههای خود پافشاری نمیکنند و یا احیاناً تأثیری نداشته و تقریباً ناامید شدهاند.
احساس میکنم که مشکل ما در این استان حل نخواهد شد و صدای ما به جایی نمیرسد، از این فضا عدهای سوء استفاده میکنند و جای پای خودشان را در این دفتر محکمتر میکنند. نامه نوشتم تا شاید خوانندگانی در تهران و مدیران و مسئولان مربوطه از این طریق به داد استان گیلان برسند. ما میتوانیم با این حداقل وسیلهای که در اختیار داریم اعلان خطر کنیم و نگرانی خودمان را بیان کنیم. بیت امام جمعه شهر رشت جای امنی برای نیکان استان نیست و متأسفانه افرادی از این بیت مورد حمایت قرار میگیرند که هیچ اعتقادی به این شخصیت علمی کشورمان (آیتالله قربانی) ندارند و گاهی خلط مبحث میکنند. ما میگوییم در درون دفتر ایشان مسائلی میگذرد که نیازمند بررسی است، ولی بعضیها میگویند حضرت آیتالله قربانی، انسان فرهیختهای است.
در پایان مایلم به عنوان نمونه به شخصی اشاره کنم که در این دفتر مورد حمایت قرار گرفته و البته اگر تداوم یابد، ناچارم در آینده نمونههای دیگری را هم به رشته تحریر درآورم. شخصی به نام مرتضی بخشی ـ معاون پشتیبانی بنیاد مسکن گیلان ـ بر اساس رأی دادگاههای گیلان متهم به جعل مدرک لیسانس و سپس استفاده از این مدرک شده و از سال 1374 تا کنون حقوق و مزایای معاونت بر اساس همین مدرک جعلی را دریافت مینمود.
آقای بخشی طی یک پروسه طولانی در دادگاه بدوی و تجدید نظر به شش ماه زندان محکوم شده و پس از انجام همه مقدمات و ابلاغ به اجرای احکام، نامبرده بیست روز است فراری شده و جالب آنکه در همین ایام مدیرکل بنیاد به او مرخصی داده و باید سئوال کرد چکهای این اداره کل چگونه، کجا و توسط چه کسی امضاء میشود؟
این آقای بخشی یک بار در سال 1367 به اتهام اعمال ضد انقلابی، یک بار در سال 1370 به اتهام جعل اسناد و یک بار در سال 1375 به اتهام شرکت در اختلاس، مورد پیگرد قضایی در کازرون و یاسوج قرار گرفته و محکومیتهایی نیز شامل حالش شد که از ذکر آنها معذورم.
اگر یک مسلمان متدین و انقلابی و یک کسی که حداقلی از درایت و هوشمندی در او باشد و بشنود که این مرتضی بخشی در دفتر آیتالله قربانی از جایگاه بالایی برخوردار است، چه عکسالعملی باید داشته باشد؟
آقای بخشی از طریق همین ارتباط و به اصطلاح حمایتهایی که از ناحیه بیت آیتالله قربانی دریافت میکرده، سالهاست که بر تمامی امورات بنیاد مسکن مسلط است و نیروهای بسیاری را جابهجا، حذف و یا توبیخ نمود. بچههای خوب و زحمتکش بنیاد مسکن نیز به خاطر ارتباط او با دفتر آیتالله قربانی هرگز جرأت مقابله با آقای بخشی را نداشته و محکوم به سکوت بودهاند.
این آقای بخشی امین اموال و یا مسئول حسابداری و یا محرم اسرار مالی در دفتر و بیت آیتالله قربانی بوده و مشاوری قانوندان برای کارهای مالی عمارت آدینه و انجمن خیرین مسکنساز بوده که آقای مجرد جدیداً رئیس هیأت مدیره آن و محمد قاسمی عضو شورای اسلامی شهر رشت نیز معاون آقای مجرد گردیده است.
آیا شخصی مثل بنده به عنوان یک شهروند عادی حق دارد بنویسد حضرت آیتالله قربانی جای چنین افرادی در بیت شما نیست؟
بنده بنا بر سفارشات امام خمینی (قدس الله نفسه الزکیه) و رهنمودهای مقام معظم رهبری (ادام الله ظله علی رئوس المسلمین) مبنی بر مراقبت از دفاتر و بیوت، تذکری را به بزرگی دادم و امیدوارم دفتر و بیت آیتالله قربانی مرکز پرورش نخبههای علمی و دینی و مأمن یاوران امام و رهبری و همه دلسوزان در گیلان باشد، انشاءالله.
حسن کربلایی
26 دی 1390