استفاده از "باید" و "نباید"های مدام توسط کسانی که زمام امور قانونگذاری، نظارت و اجرا را برعهده دارند، غالباً زبان کاذبی بهوجود میآورد که از نقاط کور زبان عامیانه و روزانه بهره میبرد؛ زبانی تمامیتخواه و مداخلهگر در همه عرصهها که علیرغم ظاهر انتقادی و اصلاحگرایانه، کاملاً خنثی و بیخطر است. چنین زبانی که مدام درپی تولید آگاهی کاذب است، غالباً از جایگاهی مقتدرانه و خودمحورانه سخن میگوید و برای تداوم و تثبیت جایگاه خود بیوقفه از قالبهای پوسیده و عبث زبانی و گفتاری استفاده میکند؛ لذا گاهی لحن طنزآمیزی نیز پیدا میکند و با وساطت امر مبتذل و سخنانی پیش و پا افتاده و گاه ملالآور تداوم مییابد! تولید سخنان غالباً تکراری و بیخاصیت، صرفاً برای پر کردن فضایی است که حضور افرادی را در ژست مسئولانه و دلسوزانه به رخ همگان بکشد و یگانه کارکرد آن این است که "من حرف میزنم، پس هستم!" در وضعیتی که اینهمه شیفتگی برای حرف زدن وجود دارد، افراد دست آخر عملاً چیزی نمیگویند! به عبارت دیگر، سخن گفتن و سخن نگفتن آنان یکسان است! یکی از نمونههای استفاده از چنین شیوههایی، سخنرانی مدام و مصاحبههای نماینده لاهیجان و سیاهکل در مجلس شورای اسلامی در طول سال است که با ورود به همه موضوعات، از جمله مباحث سیاسی و اقتصادی، در نهایت شاهد تحلیل یا اطلاعات نوین و رهگشایی از مجموع حرفهای او نیستیم و خواننده و شنونده سرانجام به نتیجه روشن و سودمندی از سخنان او نمیرسد. به عنوان نمونه، اگر مخاطبان گرامی به متن گفتوگوی ایرج ندیمی با خبرنگار اقتصادی "خبرگزاری خانه ملت" با موضوع "ضرورت تنظیم بازار شب عید" مراجعه کنند، با سخنانی مواجه میشوند که دقیقاً نمونه بارزی از سخنان فرافکنانه و غیرمسئولانه است! این مصاحبه که فقط پنج "باید" صادر میکند، حاوی هیچ برنامه و راهکار یا نقد روشن وضعیت نیست. خواننده پس از خواندن این گفتوگو به هیچ نتیجه سودمند یا راهگشایی دست نمییابد و خود را همچنان در مقابل وضعیت نابهنجاری ناشی از گرانیهای مضاعف و افسارگسیخته، از جمله ایام عید میبیند! ایرج ندیمی در این مصاحبه درباره ضرورت تنظیم بازار شب عید گفت: "دستگاههای دولتی ذیربط در زمینه تنظیم بازار شب عید، باید بدون دخالت مستقیم، بازارهای کشور را مدیریت کنند."(!؟) این عبارت ندیمی، ضمن آنکه همان عبارات تکراری و همیشگی برخی از دستاندرکاران است، قضیهای چند مجهولی است که انتظار میرفت حداقل یکی از آنها توسط "عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی" معلوم میشد! یعنی اینکه این دستگاههای ذیربط دقیقاً کداماند؟ تنظیم بازار شب عید دقیقاً چگونه است و از کدام نوع تنظیمات است که در این ایام خاص بهکار میآید؟ دخالت غیرمستقیم دولت چطور است و ضمانت اجرایی آن چگونه ایجاد میشود؟ مدیریت این دستگاهها تا کنون چگونه بوده که اکنون باید بهطور غیرمستقیم بازارها را مدیریت کند؟ این مدیریت اگر تا کنون موفق بوده، چه نیازی است که دوباره بازار را تنظیم کند؟ و اگر نبوده، چگونه بهصورت غیرمستقیم در این امر موفق خواهد شد؟ آیا دستگاههای دولتی تا کنون به توصیههای ناکارآمد امثال ایرج ندیمی توجهی کردهاند که اکنون ایشان چنین توصیهای را عرضه میکند؟ اصولاً این "بایدها" که بسیار از آن استفاده میکنند، چه وجهی و کاربردی دارد؟ وی در ادامه میگوید: "باید بازار اقلام مصرفی مانند میوه و مرغ بهصورتی تنظیم شود که از منافع تولیدکنندگان و مصرفکنندگان حمایت شود."(!!!) آقای زبان گویا! بازار باید به چه صورتی تنظیم شود؟ چرا تا کنون این شیوههای تنظیمی شما به کار مردم نیامده است؟ این تدابیر و برنامههای شگرف و نجاتبخش شما چرا بهصورت روشن و آشکار بیان نمیشود تا وضعیت گرانی و تورم را سامان دهد؟ چرا فقط به یک "باید" اکتفاء میکنید؟ اصولاً چرا مدیران اقتصادی کشور به سراغ نظرات مشعشع شما نمیآیند؟ یعنی واقعاً شیوهای برای تنظیم بازار وجود دارد و آن وقت تولیدکننده و مصرفکننده اینهمه متضرر میشوند؟! ندیمی در این گفتوگو میافزاید: "سازمانهای دولتی باید در زمینه ذخیرهسازی محصولات بهنحوی عمل کنند که از رشد بیضابطه قیمتها جلوگیری شود."(!!!) نکته طنزآمیز و عجیب در این بخش از سخنان ندیمی این است که وی زمانی از نحوه ذخیرهسازی محصولات حرف میزند که چند روز بیشتر به عید نمانده است!!! فارغ از اینکه این سخن ندیمی نیز مانند سایر حرفهایش به کار مردم و مسئولین نمیآید، این پرسش را ایجاد میکند که اصولاً رشد بیضابطه قیمتها چگونه چیزی است؟! مگر تا کنون رشد قیمتها ضابطهمند بوده است؟ حتی اگر این رشد را به اعلام مسئولین دولتی و اقتصادی معطوف کنیم، از نظر بسیاری از اقتصاددانان، چندان منطقی و ضابطهمند نبوده و نیستند! بلکه رشد قیمتها در ایران تابع علتهای پیچیدهای است که تحلیل و ریشهیابی آنها چندان ساده نیست. عجیبترین بخش سخنان ندیمی آنجاست که در پاسخ به این پرسش که "قیمت فعلی اقلام خوراکی که در زمان تنظیم بازار ارائه میشود، بالا نیست؟" میگوید: "قیمت اقلام خوراکی در زمان تنظیم بازار باید بهنحوی تعیین شود که نرخ کالاهای گران در بازار روند کاهشی درپیش گیرد."(!!!؟) نمیدانم درباره این عبارت ایشان چه قضاوتی باید کرد؟! یعنی از نظر ایشان میتوان قیمت اقلام خوراکی مانند گوشت و مرغ و ... را طوری تنظیم کرد که کالاهای گران مانند البسه، لوازم یدکی خودرو، کیف و کفش و سایر کالاها گران نشوند که هیچ؛ بلکه ارزان هم بشوند!!! آنهم ارزان و ارزانتر!!! ترجیح میدهم که در مورد این بخش از سخنان ایشان چیز بیشتری نگویم و فقط توجه مسئولین عالیرتبه سیاسی و اقتصادی کشور را به این نظریهپردازیهای تاریخی و انقلابی جلب کنم!!! وی در آخرین بخش افاضات بینظیر خود اضافه میکند: "... باید بازار اقلام خوراکی بهصورتی مدیریت شود که به خانوارهای ضعیف از لحاظ درآمدی در زمان خرید کالا فشار اقتصادی وارد نشود."(!!!) این جمله ابتدایی و خام که هر روز توسط بسیاری از مردم عادی هم بیان میشود و حاوی هیچ راهکار و برنامه و چارچوب و شیوه اجرایی هم نیست، عمدتاً توسط آن دسته از مسئولین ابراز میشود که گهگاه میخواهند با ژستی "ژان والژانی" یا "رابین هودی" خود را حامی و دلسوز اقشار ضعیف و فقرا نشان دهند و جایگاه خود را همچنان در میان مردم سادهدل حفظ کنند! زیرا چنین عبارتی غیر از یک "باید" که معلوم نیست به چه کسانی و به کجاها اصابت میکند، حامل هیچ دلالت انضمامی و راهبردی نیست و اصولاً هیچ مسئولیت و تعهدی را هدف نمیگیرد! همین و بس! اینک باید از مصاحبه کننده و مصاحبه شونده پرسید که اصولاً انجام و انتشار چنین مصاحبههایی غیر از پر کردن فضای رسانهها از انبوهی سخنان ناکارآمد و غیرعالمانه، چه سودی برای عموم دارد؟ از کدام بازار و تنظیم آن در این اوضاع دلبخواهی و افسار گسیخته قیمتها سخن میگویید؟ با این عبارات تکراری و نخنما به کدام وظیفه رسانهای خود عمل میکنید؟ چرا خبرنگار از نمایندهای که سه دوره در مجلس حضور دارد و در کمیسیون اقتصادی مجلس نیز عضویت دارد، نمیپرسد که چرا پس از این مدت زمان نسبتاً مدید در مجلس و کمیسیون مزبور، هنوز نمیتواند یک راهکار و برنامه عملی برای حداقل یکی از معضلات اقتصادی ارائه کند؟! چرا پس از اینهمه مدت، درست در شب عید به فکر تنظیم بازار افتاده است؟ چرا او نیز در یک مصاحبه کوتاه از "باید... باید... باید" استفاده میکند، درحالی که بایدها مال مردم و کارشناسان اقتصادی است و مسئولین و قانونگذاران باید به فکر اتخاذ تصمیمات و برنامههای راهگشا برای حل مشکلات باشند. اینک سالهاست که مردم میدانند که با اظهار نظر مسئولین درباره مبارزه با گرانی و تنظیم بازار، با نتیجه معکوسی مواجه خواهند شد؛ یعنی با اعلام برنامه یا اظهار نظر مسئولین، شاهد افزایش قیمتها و معضلات دیگری در بازار میشویم. لذا انتظار مردم این است که مسئولین در این زمینه چیزی نگویند! حال امسال که جناب ندیمی هم به جمع نظریهپردازان تنظیم بازار پیوست را باید کجای دلمان بگذاریم؛ الله اعلم! به جناب ندیمی توصیه میکنیم بهجای ورود به مباحث کلان اقتصادی کشور، بفرماید که چرا مردم شریف حوزه انتخابیه ایشان؛ یعنی لاهیجان و سیاهکل در تعطیلات نوروزی یا تابستانی باید علاوه بر گرانی و تورم عمومی کشور، تورم و گرانی مضاعفی را به جان بخرند؟ آیا یکی از دلایل این معضل، طرح سخنانی خام و بیپشتوانه و شعاری درباره توریستی بودن لاهیجان و سیاهکل نیست؟ این دو شهر کدامیک از شاخصهای توریستی بودن را دارند؟ آیا مسئولین مربوطه همه زیرساختهای گردشگری و عرصههای ورود مردم به اقتصاد شهری را فراهم کردهاند، یا اینکه به درآمد اندک ناشی از ورود مسافران به این منطقه که به جیب افراد خاصی میرود، دل خوش کردهاند؟ مردم لاهیجان غیر از گرانی افزونتر و ترافیک سرسامآور و آلودگی محیط زیست، چه سودی از حضور این میهمانان میبرند؟ چرا شما و دوستان مورد عنایت شما نتوانستهاید پس از همه این سالها حتی به بخشی از این وضعیت نابهنجار سر و سامانی بدهید؟ کجا را تنظیم کردهاید که از تنظیم بازار سخن میگویید؟ بهتر نیست بهجای این سخنان بیپشتوانه، اندکی حضرات شورای شهر و شهرداری و برخی مدیران شهری را تنظیم کنید؟ حتی مسافران نوروزی هم میدانند که شهر ما نسبت به سال گذشته روند رو به رشد و بهبودی نداشته، بلکه با معضلات و مشکلات جدیدی نیز درگیر شده است! لاهیجان تبدیل به شهر بیدفاع و آسیبپذیری شده است که از سوء مدیریت و بیتدبیری مسئولین خود رنج میبرد! چرا نماینده شهر بهجای نظرات موهوم و پا در هوای تنظیم بازار شب عید، عملکرد ضعیف و نامطلوب مسئولین حوزه انتخابیه خود را به نقد و چالش نمیکشد؟ او چه ملاحظات و مصلحتهایی را درنظر دارد؟! ایرج ندیمی و اعوان و انصار ایشان بدانند که موج نارضایتیها و انتقادها در آینده نزدیک وضعیت دیگری را رقم خواهد زد که دور از انتظار آنان خواهد بود! تغییرات گسترده در راه است! شک نکنید!
سبحان: ایشان پاسخ دهند که چرا کارمندی را از آموزش و پرورش مأمور به هلال احمر کردند که مدرک وی کاردانی بود؟ درحالی که نماینده محترم از وی دفاع میکرد که ایشان دانشجوی دکترا هستند؟!!! بعد هم مشخص شد که ای بابا جعل مدرک بود!!! چرا جواب نمیدهید که الآن چه بلایی بر سر هلال احمر لاهیجان آوردهاید؟؟؟!!!
متأسفانه این روند شعارهای بزرگ و عملهای اندک که چه عرض کنم، عملهای زیر صفر(!) در این خطه مدتهاست رواج یافته و از جمله در دوره اخیر هم همچنان سکه رایج است! کسی پاسخ نمیدهد که جاده بام سبز به دریا که سالیان سال است وعدهاش داده شده، به کجا رسیده و اصولاً آیا انجام خواهد شد یا اینکه همه سر کاریم!؟ یا طرح فرمانداری ویژه لاهیجان و دهها و صدها شعار ریز و درشت و صد البته به بوته عمل درنیامده دیگر!!!
سام: شجاعت، علم و قلم پرتوان آقای جوادپور راه دفاع را از آقای ندیمی گرفته و فکر نکنم ایشان درباره این سخن بهحق جوابی، یادداشتی و یا مصاحبهای در وبلاگ پرمخاطب زبان گویا داشته باشند. البته ایشان به هر صورت یک چیزی برای دل خوش کنک اطرافیان خود خواهند گفت. البته اگر به این کامنت ما هم ایرادی نگیرد و در جدیدترین اظهار نظرشان این کامنت را نیز به رخ نکشند.
محمد: متأسفانه لاهیجان با عناوینی تحت عنوان شهر نمونه گردشگری جهان اسلام، عروس گیلان و ... درحال تخریب است و طبیعت زیبای آن با ساخت و سازهای بیضابطه درحال نابودی است که نمونه آن را در جاده شیخ زاهد میبینیم. امسال هم ترافیک چنان ما را خانهنشین کرد که برای گرفتن یک نان یا صله و رحم با خویشان بایستی مدتها در ترافیک میماندیم. شهر لاهیجان ظرفیتها و زیرساختهایش برای ورود این حجم گردشگر آماده نیست و این حجم مسافر جز آلودگی محیط زیست، تولید زباله و ... برای ما ثمری ندارد. حالا نماینده محترم میشینن برای خودشان صغری و کبری کنند که چه؟!
طالب انصاف: اگه میخواهید از کسی انتقاد کنید، اول چند ویژگی خوبش را بگویید، سپس...:
1- ندیمی را مردم اتنخاب کردند؛ آنهم سه دوره... اما نویسنده انتخاب مردم را "محترم" نمیشمارد.
2- ندیمی پیگیرترین، قویترین و مؤثرترین نماینده (حداقل در) استان است ـ البته بیاشکال هم نیست، چون معصوم نیست ـ ... اما نویسنده در کنار انتقادات همیشگی، هیچ آدرس مثبتی از عملکرد ایشان ارائه نمیدهد.
3- ندیمی لحظه به لحظه نمایندگی خود را جهت گزارش به مردم (بهصورت نامه و عکس و صوت و فیلم و گزارش و جلسه و مصاحبه و ...) در سایت خود منعکس میکند... اما نویسنده محترم، علیرغم بیان و قلم روانی که دارد، به آن استناد نمیکند.
4- نویسنده محترم در کنار انتقادات ناروایی که به عملکرد ندیمی دارد، راهکاری ارائه نمیکند.
5- نویسنده در تمامی مقالات خود با هر موضوعی، با ربط و بیربط انتقاداتی را به سمت ندیمی حواله میدهد که این خود نمایانگر اوج دلخوری و ناراحتی ایشان از نماینده است (به چه دلیل؟ نمیدانم...)
6- پس از سه دوره نمایندگی مجلس و سوابق بسیار متنوع و قوی در سطوح بالا در دولتهای مختلف که همه آن دولتها مورد تأیید مردم (انتخابات) و رهبری (تنفیذ) هستند، کار نابلدی و ناتوانی در حوزههای مقننه و مجریه، اتهام خندهداری است که به هیچ وجه به ندیمی نمیچسبد.
7- مشتاقم بدانم که نویسنده محترم در این مدتی که در سایت لاهیگ نوشتاری به رشته تحریر درنیاوردند، به چه کار و خدمتی برای مردم شهر خود مشغول بودند؟
8- به چه دلیل سایت لاهیگ اجازه میدهد که مقالات این نویسنده محترم، که همگی در جهت تخریب (نه انتقاد به) نماینده قانونی شهر است، در این سایت منعکس شود؟... و به چه دلیل هیچ خبر و گزارش مثبتی از ندیمی در سایت لاهیگ نمیبینیم؟
9- به امید روزی که قلم و قدم و رقمهای همگی ما با رعایت انصاف و حقطلبی در خدمت کشور، شهر، نظام، اسلام و مردم عزیزمان باشد... سربلند باشید.
افشین: آقای جوادپور! چرا قلمتان انصاف ندارد؟ رفتهای یک مصاحبه 2 دقیقهای را گرفتهای و اینهمه اگر و اما برایش درست کردهای. برادر بزرگوار! چرا اینهمه زحماتی که نماینده محترم برای شهرستان گذاشته است را نمیبینی و قلم شما همیشه در تخریب ایشان است؟ به والله مشکل شما با ایشان شخصی است. اگر یک روز از صبح با ایشان باشید، خواهید دید چه ولع خستگیناپذیری جهت رفع مشکل و یا انجام کار مفید برای شهرستان را دارند. آقای ابوذر ندیمی دارای چند سال تجربه در مجلس و کلاً کارهای اجرایی است. فرد شناخته شدهای در میان مسئولین و نهادها و ارگانها و وزارتخانههاست. ایشان و امثال ایشان هرکه باشد، سرمایههای شهر ما هستند. به خدا بگذارید انتخابات استانی شود، خواهید دید چه استقبالی از ایشان در کل گیلان بشود. یک مصاحبه که دلیل نمیشود. اگر هم خطا و اشتباهی کرده باشد، دلیل بر بیکفایتی و همه آن چیزهایی که شما در مقاله نوشتید نمیشود. [...] قلمها را باید شست، جور دیگر باید نوشت.
صیادی کیسمی: من آنم که رستم بود پهلوان... همه چیز منم... همه چیز در استان در ید قدرت من است... رئیس جمهور را من به استان گیلان آوردم... هر وزیری را که بخواهم، میتوانم به هرجا بیاورم؛ وگرنه حوصلهام سر میرود و کار به سئوال و استیضاح خواهد کشید، چون قدرت در درست مجلس است. استاندار به لاهیجان آمد تا به من رأی دهد!!! برادر من استاد امام جمعه بود، پس من هم استاد استادان هستم... این تفکرات بسیار خطرناک است. نکند فکر کنیم که خدای ناکرده قوم برگزیدهایم و دیگران هیچ و پوچ و عبث! انشاء الله که مردم هوشیار دیلمان، سیاهکل و لاهیجان در انتخابات پیش رو جواب دندانشکنی به برخی افراد با تفکرات غلط خواهند داد و به لطف الهی فردی شایسته، تحصیلکرده و با ادبیات بهتر را بر مسند نمایندگی این شهرستان قرار خواهند داد. فردی که دور و بریهای کمتر و قانعتری داشته باشد و به فکر جیبهای خالی خودشان نباشند.
كمپين "چرا به نديمي رأي نخواهيم داد": سلام. نگاهي به بنرهاي اين روزهاي شهر در مدح ايشان بياندازيد و توجهي داشته باشيد به روند صعودي القاب جناب آقاي نديمي! از آقاي نديمي، بعد حاج آقا نديمي، بعد مهندس(!) نديمي و الآن هم دكتر(!) نديمي. جداي از زبان گوياي گيلان كه الآن در بنرهاي سطح شهر گاهاً ميشود، زبان گوياي ايران!!!!!
روستایی: آقای جوادپور عزیز! انتقادی که میکنید، سعی شود به واقعیتها نزدیک باشد. عرض کنم من هم شخصاً از نماینده شهرمان فوقالعاده دلگیرم، ولی یاد گرفتم از حقیقت فرار نکنم. در توانمندی و دانایی و شجاعت و پیگیری ندیمی شک و تردید نکن. اما ندیمی عزیز رفیق خوبی نیست؛ البته اینهم بزرگترین عیب یک مسلمان است. در این مورد با سند هرچه میخواهی، کمکت میکنم بنویس.
همین که خبرگزاری خانه ملت و یا هر خبرگزاری دیگری در بسیاری از مباحث عمده داخلی و حتی بینالمللی یکی از شاخصترین و مؤثرترین و پاسخگوترین وکلای مردم را جناب ندیمی میدانند و قطعاً در این راستا با بهکارگیری واژه نماینده مردم شریف لاهیجان و سیاهکل سبب اعتلاء و شناسایی هرچه بیشتر این شهر در سراسر کشور و یا اقصی نقاط گیتی میگردند، همین نکته نیز خود برای ما شهروندان مایه مباهات و افتخار است. مضافاً تعمق و خواندن چند صد باره هریک از واژگان و یا جملات منقول از سوی نماینده محترم توسط نگارنده نشانگر اهمیت و ارزش والای سخنان و بیانات ایشان بهعنوان یکی از مطرح ترین، ساعیترین و مؤثرترین نماینده در کل مجلس بوده و عدم درک و تحلیل این مطالب، حکایت از ذهن ناتوان و زبان الکن نویسنده مطالب فوقالذکر دارد...
عباس عابدینی: آقای کیسمی! اولاً برای مردم حوزه انتخابیه لاهیجان و سیاهکل تعیین تکلیف نکن! ثانیاً همین مردمی که شما برایشان تعیین تکلیف میکنید، سه دوره است که به ایشان اعتماد کردند! شما اگر دلسوز هستید، پای پیش بگذارید و خود را در معرض انتخاب قرار دهید. هرچند بودند دوستانی که ادعای زیادی داشتند، اما نتوانستند رأی یک روستای کوچک را جمع کنند! هرچند بنده نگارنده شاید از برخی رفتارهای ندیمی انتقاد داشته باشم (که بهصورت حضوری و کتبی به ایشان اعلام نمودم)، اما قدرت و روحیه پیگیری مثال زدنی او در حل مشکلات مردم ستودنی است و باعث محبوبیت او شده است؛ همانی که شما و عده معدودی از آن رنج میبرند! دلیلش را نمیدانم! ضمناً آقای کمپینگ باز! تا اسفند زمان زیادی مانده! زود شروع نکردی؟!؟! معلومه که خیلی عجله داری و دستپاچه هم هستی! آدرس کمپین تورو بزار شاید ما هم سری بزنیم!!!!!
امین: یعنی لاهیجان و سیاهکل تا قبل از ایشان هیچ و پوچ بودند و هیچکس این شهرها را نمیشناختند و ایشان باعث شدند تا مردم ایران و گیلان این دو شهر را بشناسند؟!؟!؟!؟! برادر جان! ایشان بود که از مردم استفاده نمود تا خود را بالا ببرد و خودش را بشناساند. چرا به مردم شهرهای لاهیجان و سیاهکل توهین میکنید؟؟؟؟؟!!!!!
لاهیجی: ندیمی هم نمایندهای است قوی، هم شخصیتی است قوی، و این دو موجب قدرت ایشان است. دیگران نیز چون توانشان در این سطح نیست، ناامیدانه و از روی بیانصافی ایشان را تخریب میکنند.
کریم: متأسفانه برخی از کامنت گذاران بهجای پاسخ منطقی و مستدل به نویسنده، بهصورت دگمی از ندیمی دفاع میکنند و شعار میدهند و حتی به منتقدین توهین میکنند. واقعیت این است که ندیمی اکنون نمیتواند از عملکرد خودش دفاع کند. سکوت او در برابر انتقادات بهحق آقای جوادپور از سر استیصال است، نه حقانیت.
مجید. ف: دوستان قلم به مزد ندیمی بهجای شعار دادن از ایشان بخواهند که گزارش درست و متقنی از کارهای خود ارائه دهد! و به انتقادات و پرسشهای قابل تأمل آقای جوادپور پاسخ دهد. بالاخره این حق شهروندان است که از حقایق امور آگاه شوند.
1- ندیمی را مردم اتنخاب کردند؛ آنهم سه دوره... اما نویسنده انتخاب مردم را "محترم" نمیشمارد.
2- ندیمی پیگیرترین، قویترین و مؤثرترین نماینده (حداقل در) استان است ـ البته بیاشکال هم نیست، چون معصوم نیست ـ ... اما نویسنده در کنار انتقادات همیشگی، هیچ آدرس مثبتی از عملکرد ایشان ارائه نمیدهد.
3- ندیمی لحظه به لحظه نمایندگی خود را جهت گزارش به مردم (بهصورت نامه و عکس و صوت و فیلم و گزارش و جلسه و مصاحبه و ...) در سایت خود منعکس میکند... اما نویسنده محترم، علیرغم بیان و قلم روانی که دارد، به آن استناد نمیکند.
4- نویسنده محترم در کنار انتقادات ناروایی که به عملکرد ندیمی دارد، راهکاری ارائه نمیکند.
5- نویسنده در تمامی مقالات خود با هر موضوعی، با ربط و بیربط انتقاداتی را به سمت ندیمی حواله میدهد که این خود نمایانگر اوج دلخوری و ناراحتی ایشان از نماینده است (به چه دلیل؟ نمیدانم...)
6- پس از سه دوره نمایندگی مجلس و سوابق بسیار متنوع و قوی در سطوح بالا در دولتهای مختلف که همه آن دولتها مورد تأیید مردم (انتخابات) و رهبری (تنفیذ) هستند، کار نابلدی و ناتوانی در حوزههای مقننه و مجریه، اتهام خندهداری است که به هیچ وجه به ندیمی نمیچسبد.
7- مشتاقم بدانم که نویسنده محترم در این مدتی که در سایت لاهیگ نوشتاری به رشته تحریر درنیاوردند، به چه کار و خدمتی برای مردم شهر خود مشغول بودند؟
8- به چه دلیل سایت لاهیگ اجازه میدهد که مقالات این نویسنده محترم، که همگی در جهت تخریب (نه انتقاد به) نماینده قانونی شهر است، در این سایت منعکس شود؟... و به چه دلیل هیچ خبر و گزارش مثبتی از ندیمی در سایت لاهیگ نمیبینیم؟
9- به امید روزی که قلم و قدم و رقمهای همگی ما با رعایت انصاف و حقطلبی در خدمت کشور، شهر، نظام، اسلام و مردم عزیزمان باشد... سربلند باشید.