وب سایتهای خبری از جدیدترین رسانههای رایج شده در کشور هستند. به واسطه جدید بودن این پدیده در کشورمان شاید قانون جامعی، که مورد توافق همه در برخورد با آنها باشد نیز در کشورمان شکل نگرفته باشد. بهطوری که بهنظر میرسد هنوز نه مخاطبین این وب سایتها و نه حکومت، نحوه تعامل با این نوع از رسانه را بلد نیستند. مهمتر اینکه درصد قابل توجهی از خود این وب سایتها نیز درک درستی از موقعیتی که در آن خبررسانی میکنند ندارند. اما حقیقتاً تلاش برای رسیدن به جایگاه مطلوب در آنها دیده میشود. تجربه نشان داده است که مخاطبین ایرانی پیوسته از وب سایتهای خبری انتظار معجزه دارند. هر روز سایتهای مختلف را زیر و رو میکنند تا افشاگری پیدا کنند. با اشتهای پایانناپذیری به دنبال مطالبی میروند که تیتر و شکل افشاگونه داشته باشد، بهطوری که سایتهای خبری نیز مطالب کاملاً معمولی خود را طوری منتشر میکنند که جنبه افشاگونه داشته باشد. مخاطبین نیز پیوسته سراغ چنین مطالبی میروند و در درصد قابل توجهی از موارد، از رسیدن به هدف خود که خواندن یک مطلب پر آب و تاب و جنجالی است، ناکام میمانند و خیلی زود متوجه میشوند که زرق و برقی که در تیترهای رنگارنگ دیدهاند، متناسب با محتوای آن نیست. حال اینکه رسالت اصلی وب سایتهای خبری، اطلاعرسانی سریعتر و با دقتی بالاتر از رسانههای رسمی است، نه افشاگری هر روزه علیه مسائل مختلف. سئوال اینجاست که مگر در یک جامعه، مثلاً در طول یک هفته، چند بار واقعهای رخ میدهد که منجر به افشاگری شود؟! بهنظر میرسد دید و انتظار مخاطبین باید در این مورد اصلاح شود. وب سایتهای اصلی کشور خود نیز در تعیین ذائقه جامعه نقش دارند. هماکنون صدها سایت در کشور فعالیت میکند که این میتواند برای کشور فرصت تلقی شود. تعداد کمی از این وب سایتها، مخاطب کشوری و بینالمللی دارند که کیفیت اطلاعرسانی این وب سایتها و نیز رفتار حکومت با آنها برای کل کشور تأثیرگذار است. با توجه به شرایط فعلی که استکبار با هر بهانهای به وسیله رسانههای خود به اسلام یورش میآورد، و با بهترین کیفیت، تحلیلهای سراسر باطل را به خورد دنیا، از جمله جوامع اسلامی میدهد، بهترین سلاح مسلمانان "آگاهی" خواهد بود و آگاهی حاصل نمیشود مگر با وجود رسانههای جذاب، بهروز، قابل اعتناء و تأثیرگذار در جبهه اسلام که نقش آگاهی دادن را بهخوبی انجام دهند. در کشور ما علاوه بر رسانههای رسمی، سایتهای خبری بیشترین نقش را در این زمینه در سالهای اخیر داشتهاند، بهطوری که درصد قابل توجهی از مسئولیت خنثی کردن توطئههای رسانهای استکبار برعهده سایتهای خبری پرمخاطب بوده است. پس وب سایتها در این زمینه برای حکومت فرصت هستند، نه تهدید؛ زیرا وظیفه خود را در مقابل استکبار بهخوبی درک کردهاند. اما علاوه بر آن، نقش دیگری نیز وجود دارد که آن اصلاح امور جامعه اسلامی است. در این زمینه سایتها معمولاً جناحی عمل میکنند. البته انتظار دیگری از آنها نمیرود و جناحی عمل کردن آنها اساساً بد نیست، اما مهمترین آفت این است که منافع گروهی را بر منافع کشور ترجیح دهند. بهنظر میرسد سایتهای ایرانی در این زمینه نمره خوبی نمیگیرند و حکومت حق دارد با آنها برخورد مقتضی را انجام دهد. اما باید توجه داشت که با توجه به اینکه جبهه استکبار در عرصه رسانه مشغول جولان دادن و حریف طلبیدن است، سیاست بستن دست رسانههای خودی به جرم اینکه بخشی از رسالت خود را درست انجام نمیدهند، هرگز مناسب بهنظر نمیرسد. دقت شود، حکومت باید قدر اندک رسانههای پرمخاطب خود را بداند. همه سایتهای خبری داخل ایران در برابر زیادهخواهی استکبار و مقاومت در برابر آن، که اولویت اول نظام است، موضع واحد دارند و تجربه نیز همین را نشان داده است.