پایگاه خبری تحلیلی لاهیگ با افتخار همراهی بیش از یک دهه در عرصه رسانه های مجازی در استان گیلان      
کد خبر: ۲۹۹۸
تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۷:۱۱

روزی برای خبرنگاران

شاهین جهانگیربلورچیان
هفدهم مرداد سال 1377 روزی بود که طالبان افغانستان این بار در جنایتی بی‌شرمانه، خبرنگار شجاع خبرگزاری ایرنا و دیپلمات‌های ایرانی را در مزار شریف افغانستان با تیرهای پرکینه خود به شهادت رساندند و از آن سال این روز به نام خبرنگار نامگذاری شد.
محمود صارمی خبرنگاری بود که در اوج دوران وحشی‌گری طالبان هیچ‌گاه به بهانه حفظ جان از مسئولیت خود شانه خالی نکرد و برای آگاهی‌بخشی هموطنان خود از آن‌چه در کشور همسایه اتفاق می‌افتاد، به ثبت لحظه به لحظه تلخ‌ترین دوران تاریخ افغانستان می‌پرداخت.
17 مرداد را روز خبرنگار نامیدند تا بهانه‌ای باشد برای سپاسگزاری از تمام آن‌هایی که در این حرفه گام نهاده و هدفی مقدس داشتند... تمام آن‌هایی که با قسم به قلم در قرآن، خود نیز قسم خوردند تا همیشه و حتی در سخت‌ترین شرایط تنها از حقیقت بنویسند. این روز یادآور کسانی است که در طول سالیان متمادی برای حفظ هویت اصیل ما تلاش کردند و جان‌شان را نیز فدا نمودند.
این روز، روز خبرنگاران و روزنامه‌نگارانی است که این بار به‌جای پرداخت به دیگران، از خود و مشکلات‌شان بگویند. از نامهربانی‌هایی که به آن‌ها می‌شود و از توقعات نابه‌جایی که برخی از ناآگاهان از آن‌ها دارند بگویند، این‌ که اگر بخواهند از حقیقت بگویند، باعث رنجش دل مدیران نازک‌دلی می‌شود که تنها دوست دارند از آن‌ها تعریف شود و از انتقاد هراسی وحشتناک دارند.
قبول که انتقاد کردن هم راه و رسم خود را دارد و باید حریم‌ها نیز حفظ شود، اما باور کنید برخی تنها تعریف کردن از خود را می‌پسندند.
چقدر تاکنون توانستیم تحمل خود را از درج مقاله‌های انتقادی نشان دهیم؟ تازه اگر هم انتقاد نابه‌جایی بود، باز قانون راه را برای همه باز گذاشته تا با استناد به قانون مطبوعات بتوانند اذهان را روشن کنند، درحالی که در برخی مواقع از اهرم‌های زور، تهدید و ناسزا و ... هم استفاده شد.
اگر به‌جای متهم کردن این و آن از قانون استفاده شود، راه برای روشن شدن ذهن همه مردم باز می‌شود، ولی شاید کسانی که از آن‌ها انتقاد می‌شود، حرفی برای گفتن ندارند که رو به روش‌های دیگری می‌آورند و در جمع‌های علنی و خصوصی به ریختن آبروی افراد می‌پردازند و در این میان آن فرد نویسنده هم که حضور ندارد تا از خود دفاع کند و این موضوع برخلاف حتی تمام سفارشات دینی است که ریختن آبروی افراد برابر است با 70 بار تخریب خانه خدا و چقدر برخی افراد تاکنون گناه کرده‌اند!
از سوی دیگر، باید این نکته را مد نظر قرار داد که در انتقاد کردن هم باید آبروی افراد را درنظر داشت و از ورود به حریم شخصی خودداری کرد، ولی باید این انتقاد را هم از خود داشت که وقتی هر کسی به خود اجازه به دست گرفتن قلم می‌دهد و مجوزهای نشریات بدون حساب و کتاب به افراد داده می‌شود و افرادی که بویی از رسانه نبرده‌اند به عنوان نماینده یک رسانه مهم انتخاب می‌شوند و افرادی که حتی از نوشتن یک خط خبر عاجز هستند به عنوان خبرنگار خود را معرفی می‌کنند و برخی‌ها هم که هنوز فرق بین خبرنگار و روزنامه‌نگار را نمی‌دانند و از همان ابتدای ورود به این حرفه، خود را روزنامه‌نگار می‌دانند، درحالی که بر اساس کوتاه‌ترین تعریف از دکتر کاظم معتمدنژاد ـ پدر علم ارتباطات ایران ـ روزنامه‌نگار کسی است که از خبرنگاری کار خود را آغاز و پس از پشت سر گذاشتن مراحل مختلف به دبیری سرویس و در نهایت به سردبیری برسد و در آخرین مرحله می‌تواند خود را یک روزنامه‌نگار بداند.
باور کنید تماشای حرکات برخی از افرادی که خود را خبرنگار می‌دانند، گاهی اوقات باعث زیر سئوال رفتن کل این جامعه زحمتکش که از امنیت شغلی برخوردار نیستند می‌شود. این‌که برخی‌ها در مواقع هدیه دادن‌های طول سال به یک‌ باره تمام دوست و فامیل خود را رهسپار ادارات کرده و یا در هنگام مصاحبه‌های گزارش خبری، یک گزارش را با همان تنظیم خبر به چند نشریه مختلف داده و هیچ انصافی هم در ارائه فاکتور رعایت نکنند و این‌که در روبه‌رو شدن با مسئولان، اصل مسئولیت خود را فراموش کرده و دنبال رانت باشند و اگر هم به منظور خود دست نیافتند، با عقده‌گشایی درپی انتقام برآیند و در جمع‌ها حفظ شخصیت خود و همکارن خود و در اصل هویت اصیل مطبوعاتی خود را فراموش کنند و ... باعث تمام بی‌حرمتی‌هایی است که گاهی به خبرنگاران و روزنامه‌نگاران می‌شود.
در این میان مطبوعات و رسانه‌ها هم باید در انتخاب افرادی به تمام معنا عاشق که تنها به عشق قلم به این حرفه وارد شده‌اند دقت کنند، وگرنه انتخاب فردی که خود از درک خبر محروم است و اشتباهی به این حرفه آمده، باعث ضربه به رسانه‌ها می‌باشد. وقتی نماینده یک رسانه مهم کشوری در یک استان و شهر کسی باشد که این‌کاره نیست و بیشتر باعث بردن آبروی آن رسانه می‌شود، به واقع چگونه می‌توان انتظار حفظ حرمت مطبوعات و رسانه‌ها را توسط دیگران داشت.
از سوی دیگر، بحث آموزش هم از دیگر موارد مهمی است که توسط خبرنگاران و مطبوعات و رسانه‌ها باید به‌طور جدی مورد توجه قرار گیرد تا با استفاده از جدیدترین روش‌های آموزشی بتوان همگام با تحولات جهانی حرکت نمود.

• کارشناس مدیریت فرهنگی
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۵۷ - ۱۳۸۹/۰۵/۱۸
0
0
دکتر بهمن مشفقی: دوست عزیز! به روزنامه‌نگار اشاره کردید. در تأیید نظر شما عرض می‌کنم که مخلص عاشق بی‌قرار نشریات، اعم از روزنامه، هفته‌نامه، ماهنامه و سالنامه و ... هستم و همیشه آرزو دارم جوانه‌هایی که در بستر مطبوعات می‌شکفند به درختانی تبدیل شوند که هم از سایه و هم از میوه آن‌ها کشور و مردمش و مسئولین امور بهره ببرند. باید دانست که "روزنامه‌نگار" خوب! خوب توجه کنید: "روزنامه‌نگار" نه "روزنامه‌چی!" روزنامه‌نگار فرقش با صاحبان سایر مشاغل این است که نمی‌تواند تغییر شغل بدهد! او حتی نشریه‌ای هم نداشته باشد "روزنامه‌نگار" باقی خواهد ماند! این "روزنامه‌چی" است که می‌تواند به آسانی تغییر شغل بدهد! "روزنامه‌نگار" به روزنامه و سرنوشت آن چون سرنوشت فرزندش می‌اندیشد و همیشه به این فکر است که روزنامه‌اش نه تنها برای او بلکه برای اجتماعی که در آن زندگی می‌کند، مفید به فایده باشد و نام نیکی از او ماندگار گردد. ولی "روزنامه‌چی" آن‌چه را که منتشر می‌کند، با معیار سود و درآمدهایی که برایش می‌آورد می‌سنجد. به همین جهت خیلی آسان تغییر شغل می‌دهد! اگر اندکی در تاریخ پر فراز و نشیب مطبوعات میهن‌مان دقت کنیم، می‌بینیم که همیشه این "روزنامه‌چی"ها بودند که اصطلاحات: روزی نامه، زور نامه، فحش نامه، باج خواه نامه، فحش نامه، شر نامه، نثر نامه و امثالهم نامه را وارد فضای جامعه کردند! بیاییم آرزو کنیم که روزنامه‌ها و نشریات ما راه "روزنامه‌نگاران" را بروند، نه راه "روزنامه‌چی"ها را و آرزو کنیم مدیران اجرایی سازمان‌ها و مؤسسات مختلف در توجه به نقد و نظرهای سازنده از هم پیشی گیرند. اگر این عزیزان اصل را بر این بگذارند که هرچه از سوی شهروندان نوشته می‌شود، از روی غرض‌ورزی و جوسازی و غیرکارشناسانه نیست و سعی ننمایند که به آن‌ها پاسخ‌های کلیشه‌ای بدهند، بسیاری از مشکلات‌شان حل خواهد شد. این عزیزان باید بدانند، نقدها و نظرها را نباید با عینک بدبینی نگاه کنند، زیرا حل مشکلات بسیار سازمان‌ها و رسیدن به توسعه تنها وقتی میسر خواهد شد که با سعه صدر به نقدها و نظرها نگاه شود.
نظرات بینندگان