معاون گردشگری رفت، مدیر حراست آمد!

علیزاده بیشتر تو سایت لاهیگ بود تا در میراث فرهنگی!

وای به حال گیلانی‌ها که هرچه بی‌اخلاق و دگم دارن میشن رئیس و مدیرشان؟ از نمایندگانی که نام برده شد کار دیگری به‌جز عزل و نصب و سوء استفاده دیده نشد! توی این چهار سال و اینک در آستانه انتخابات با این کارها به شدت بر تنفر مردم از خود خواهند افزود. آقای مهندس علیزاده! شما همیشه پیروز میدان بودی و خواهی بود و این حذف کردن‌ها بزرگترت می‌سازد و ماهیت دشمنانت را روشن‌تر... اگرچه حقیرترند از آن‌که بهشان فکر کنی. روزی خورشید پایین می‌آید و دستان زمین را می‌بوسد... آن روز، روز ارزش‌های من و توست... فردای روشن نزدیک است.

مهدی فتاحی: آی کیو! بحث گردشگری رابطه مستقیمی با اطلاع‌رسانی داره، تا گردشگر بدونه توی مقصد گردشگری مورد نظرش چه خبره، چه امکاناتی براش مهیاست، چه مزیت‌هایی برای ماندگاری بیشترش وجود داره و یا فرضاً تهدیداتی براش در منطقه مورد نظر وجود نداشته باشه. این کار ایشون بیشتر جنبه جلب گردشگر و سرمایه‌گذار داره و شایسته تقدیره.

یه‌جوری مطلب زدین و از علیزاده تعریف کردین که انگار گردشگری تو گیلان متحول و صنعت گردشگری میلیاردها تومن پول آورده تو استان و یا این‌که ایشون متخصص گردشگری از دانشگاه هاروارده! بابا یه روزی با مدرک دانشگاه آزاد با سفارش اومد، امروزم با سفارش رفت کنار، همین و بس.

به زودی امید عزیزی هم عزل خواهد شد.

شاید تغییر علیزاده سیاسی یا رابطه‌ای بوده باشد، اما او هم خیلی به آرمان سازمان گردشگری متعهد نبوده و [...] خود را داشته است. نمی‌دانید بیشتر سئوال کنید. دست‌اندرکاران گردشگری [...] او را از پست خویش برای‌تان خواهند گفت.

به عنوان یک دوست آقای علیزاده که مدت‌هاست با عملکرد و خلق و خوی مثبتش آشنا هستم، این عزل را صمیمانه تبریک می‌گویم. امیدوارم که در آشفتگی و بیماری علاج‌ناپذیر گردشگری کشور و خصوصاً گیلان، با این عزل، سهم آقای علیزاده کمتر شود. روزهای عجیبی است. از رفتن دوستان و عزل‌شان و رانده‌ شدن‌شان شادیم...

سیامک مجاوری: قابل توجه آقایان ابوذر ندیمی، مهدی قربانی، ذبیح نیکفر، کامل خیرخواه و سایر کاندیداهای مجلس در لاهیجان. انشاء‌الله برای‌تان خوشایند نخواهد بود که کوچکی‌نژاد و آقازاده به واسطه مهره‌های خودشان یکی‌یکی بچه‌های شرق گیلانی را حذف کرده‌اند؛ از قهرمانی استاندار گیلان گرفته تا یه نیروی پایین‌دستی چون علیزاده. این را باید به حضرت آیت‌الله قربانی، قاسمی نماینده لاهیجان، عباسی نماینده رودسر، لاهوتی نماینده لنگرود، صادق نماینده آستانه تبریک گفت!!! تمامیت‌خواهی برای نمایندگان مرکزنشین تا آخرین روزهای مجلس هشتم حد و مرزی ندارد!؟

زآن یار دلنوازم شکری‌ست با شکایت/ گر نکته‌دان عشقی خوش بشنو این حکایت
بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم/ یا رب مباد کس را مخدوم بی‌عنایت
رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس/ گویی ولی‌شناسان رفتند ازین ولایت
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کان‌جا/ سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی/ جانا روا نباشد خون‌ریز را حمایت
در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود/ از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود/ زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت

واقعاً تا به كي ناظر عزل مديران سختكوش و بي‌منتي باشيم كه تمام هستي‌شان را در راه عزت مردمان‌شان بي‌دريغ فدا مي‌كنند تا شايد خداوند متعال از حركت و نشاط مردم خشنود شود.

سازمان گردشگری در ایران چیزی شبیه فدراسیون تنیس است. نه موقعیتی داریم و نه چشم‌انداز امیدوارکننده‌ای که حتی بتوان در دوردست‌ها هم رونقی برای آن تصور کرد. تنها چیزی که داریم (استعداد) است. در این‌که گردشگری ایران چه ظرفیت‌هایی دارد، همه هم‌کلام و هم‌عقیده‌ایم، اما موانع و سدهای عظیم و ناشکستنی رسیدن به جایگاه مطلوب این صنعت آن‌قدر روشن است که نه تنها در توان آقای علیزاده نیست، بلکه سوپرمن‌های توریسم با هر مدرک و سابقه‌ای هم نمی‌توانند نسخه‌ای علاج‌بخش برای آن بنویسند. سازمان گردشگری فقط نماد به رسمیت شناختن صنعت گردشگری است که به عبث می‌خواهد آن را زنده نگه دارد و نتوانست و نمی‌تواند. علیزاده عزیز یکی از آن‌هایی است که در متن این سازمان بوده است و می‌خواست مارادونای تیمی باشد که همیشه از پیش باخته است.

متأسفانه در این سازمان امکان محک خوردن خوبان و بدان وجود ندارد. آن‌قدر اوضاع آشفته است که اگر دربان این سازمان پست ریاست بگیرد،‌خروجی سازمان همانی است که بود. رؤسای سازمان را ببینید و اظهارات مشعشع‌شان و طرح‌هایی مثل کارت سفر و سفرهای ارزان و آمارهای مضحک و عجیب‌شان! تغییرات پی‌درپی رؤسای سازمان گردشگری، میراث فرهنگی و صنایع دستی کشور طبیعی است که عوارضی چون تغییر مدیران پایین‌دستی داشته باشد. باید امیدوار بود کسانی مثل آقای علیزاده حداقل در جایی از این سازمان حضور داشته باشند و به پستوها رانده نشوند. چون اندک اعتبار این سازمان در استان هم به باد می‌رود. برای معاونت جدید هم آرزو می‌کنم فراموش نکند که باد همیشه از یک‌طرف نمی‌وزد و همیشه نمی‌توان جهت باد را درست پیش‌بینی کرد.

جهان آرا: گاهاً در سیاهی‌ها، کورسوی روشنایی می‌تواند هرچند ناچیز، اثربخش باشد و امید به بهبود وضعیت هر سازمانی را ممکن سازد... ولی گویا خرفتی‌ها و بی‌تدبیری‌ها آن‌قدر رو به افزایش است که کورسوهای امید و بهبود شرایط هر روز کم‌سوتر می‌شود...

جناب علیزاده، دور، دور بی‌سوادهاست که پست و مقام برای‌شان جامه‌ای نه اندازه‌شان، بل آرزوی در خواب‌شان است... همان‌هایی که دو روزه مدرک می‌گیرند که به مصادر متصل شوند... بزرگانی چون تو همان بهتر گه گوشه باشند و شاهد خراب‌تر شدن به واسطه بی‌عقلی‌ها...