كدخبر: ۲۹۸۶
تاريخ انتشار: ۰۹ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۴:۴۵
send ارسال به دوستان
print نسخه چاپي
سکوت فلزی نی‌لبک زن
شبنم آذر
بسیار کوچک بودم که فصلنامه‌ای به ‌نام "فصل سبز" را در آرشیو مجلات قدیمی پدر دیدم. تاریخ انتشارش اوایل دهه سی بود. در همان زمان هم مجله‌ای بسیار کهنه به‌نظر می‌رسید. مجله‌ای با جلد سبز تیره و قطع وزیری که بخش‌های مختلفی در حوزه ادبیات و هنرهای تجسمی داشت. بخش پایانی آن مربوط به نقاشی بود و در هر شماره، هنرمند جوان و توانایی را معرفی می‌کرد. در آن شماره که هنوز هم نگهش داشته‌ام، آثار بهمن محصص معرفی شده بود؛ فیگورهایی انسانی و بی‌تکلف با خطوط ساده، روی زمینه‌ای بی‌ هاشور. بعدها آثار بسیاری از او دیدم و همان بی‌تکلفی را برجسته‏ترین ویژگی آثار بهمن محصص یافتم.
خصیصه‌ای که در تمام دوره‌های کاری‌اش با او ماند. بهمن محصص نقاش و مجسمه‌سازی که ششم مرداد در سن هفتاد‌ و ‌نه سالگی در ایتالیا درگذشت، هنرمندی محفل‌گریز بود که کم‌تر خود را در برابر رسانه‌ها نمایان کرد و صرفاً به کار تجسم بخشیدن به زوایای دردناک زندگی انسان‌ها و درونش پرداخت. او نقاشی بود که علاوه‌ بر برخورداری از تکنیک منحصر ‌به ‌فردش در میان نقاشان ایرانی، نگاه تلخ و تاریکش به هستی و وضعیت انسان او را از نقاشان متمایز می‌نمود. انسان در آثار او با اندام پوسیده و فاسدشده و منجمد نمایان می‌شد؛ موجودی زاده‌شده از آمیزش اسطوره و مدرنیته با عضلاتی ناموزون؛ گاه فربه و گاه نحیف که به طنزی تلخ پهلو می‌زد.
محصص مدام وقوع حادثه‌ای را به بشر هشدار می‌داد. وقوع فاجعه‌ای انسانی که بر جان و ذهن انسان‌ها مستتر است. نگاه او به انسان، موجودی زخم‌خورده و مسخ‌شده است و این نگاه در پرتره‌های معروف محصص پدیدار می‌شود؛ چهره‌های مسخ‌شده او دو سوراخ برای چشم و یک خط به‌جای دهان دارند. مجسمه‌های گاو ـ انسان او نیز از انسان، موجودی فلزی ساخته که سری از گاو دارد. این موجود با فیگوری مغموم نشسته و سر را به زانوی خمیده خود تکیه داده است. اندام گاو ـ انسان محصص ردی از زخم شلاق بر گرده دارد و اندامش به غایت در خود فرو رفته و تکیده می‌نماید. در یکی از مجسمه‌های این مجموعه، همان موجود به شکل رقصنده‌ای پدیدار می‌شود؛ رقصنده‌ای که به‌رغم نرمی و لطافت فیگورش، سینه‌اش را زخمی عمیق دریده، زخم پیش ‌رفته و سر رقصنده را شکافته است.
 


بهمن محصص در ایران
در واقع محصص با نمایشگاهی با عنوان "فی‌فی فریاد می‌کشد" در دهه چهل با آثارش معرفی شد. در آن زمان هفت سال از تحصیل او در ایتالیا می‌گذشت و پس از آن نیز برای همیشه در رم زندگی کرد. پس از آن نمایشگاه، او از جمله نقاشان نام‌آور ایران شناخته شد. تنها دوره فعالیت جدی محصص در ایران در همان سال‌های دهه‌ چهل بود و پس از انقلاب او هرگز در ایران نمایشگاهی برپا نکرد.
دهه چهل و نیمه‌ اول دهه پنجاه، سال‌های تجربه و شکوفایی ادبیات و هنر ایران و نزدیک شدن به هنر مدرن بود. در این سال‌ها نقاشی معاصر هم سال‌های تجربه و شکوفایی را می‌گذراند و برای نخستین بار گروهی از نقاشان برای تحصیل به اروپا می‌رفتند. بهمن محصص هم از جمله این نقاشان بود. هنر این دو دهه از مسائل سیاسی زمان نیز متأثر بود؛ عده‌ای از نقاشان به سمت هنر تعهد رفتند و گروهی به سمت انتزاع.
در سال ۱۳۴۲، بهمن محصص به امید برپا کردن جنبشی نو در هنر، به ایران بازگشت و در نمایشگاه‌ها، کنفرانس‌ها و برنامه‌های متعددی شرکت کرد. یکی از مهم‌ترین دلایل تأثیرگذاری او بر نقاشی ایران، برخورداری او از آموزه‌های دانشگاهی در رشته‌های نقاشی و مجسمه‌سازی در ایتالیا بود. محصص با استفاده از امکان تکنیک‌های اروپایی درون‌مایه کارهایش را که سرشار از هنر ایرانی بود نمایش می‌داد. محصص شیفته‌ نقاشی‌های تجریدی سنتی ایرانی در کاشی‌کاری‌ها، نقش‌های قالی، منبت کاری‌ها و تندیس‌های تجریدی کشف‏شده از روزگار باستان منطقه لرستان و هنر روستاهای کویری بود.

محصص از نگاه نقاشان
نقاشان برجسته‌ ایران، بهمن محصص را نقاشی به غایت مستقل می‌دانند. غلامحسین نامی ـ دوست نزدیک محصص ـ در گفت‌و‌گویی درباره‌ محصص می‌گوید: در فضایی که کمتر هنرمندی در ایران زبان شرق و غرب را به یک اندازه درک می‌کند، محصص به خوبی دریافت‌های خود از شرق و غرب را با تکنیک اروپایی به اجرا درمی‌آورد.
او مهم‌ترین ویژگی محصص را اکسپرسیون در کارهایش و همچنین تغییر فرم و شکل در طبیعت می‌داند و از او به‌ عنوان اثرگذارترین هنرمند نقاش و مجسمه‌ساز ایران نام می‌برد. آیدین آغداشلو و نقاشان نامی دیگری نیز بهمن محصص را یکی از ده نقاش برتر ایران می‌خوانند.
هانیبال الخاص نیز در مصاحبه‌ای به نقل از خاطره‌ مشترکی از بهمن محصص و فروغ فرخزاد، به سادگی عمیق آثار محصص اشاره می‌کند و می‌گوید: "بهمن محصص با من دوست بود. توسط آل احمد با او آشنا شده بودم. دوست خیلی صمیمی‌ام بود. با هم بودیم و صحبت‌هایی می‌کردیم. کارهای او ساده‌تر از کارهای من بود. من کارهایم پیچیده بود. یک بار فروغ فرخزاد آمد در یکی از نمایشگاه‌هایم. پرتره او را کشیده بودم و روی دیوار بود. برگشت گفت، وای چه‌قدر این الخاص شلوغ است. فقط این پرتره‌ من خیلی خوب شده. بعد گفت، ولی محصص با یک پرنده کار می‌کند و چه‌قدر زیبا کار می‌کند."1

محصص مترجم، محصص کارگردان
بهمن محصص همچنین کارگردان تئاتر بود و آثاری از "پیر اندللو"، "مالا پارت"، "کالوین" و "پاوسه" را از ایتالیایی و آثاری از "اژن یونسکو" و "ژان ژنه" را از فرانسه ترجمه کرد و نمایش "صندلی‌ها" اثر "یونسکو" را روی صحنه برد. او در سال ۱۳۴۶ نمایشی دیگر را نیز بر صحنه برد. اما دو سال بعد درحالی که ادامه فعالیت در ایران را غیرممکن یافت، به رم بازگشت و در همان‌جا به ادامه‌ زندگی و کار پرداخت. در زمینه ترجمه نیز کتاب‌هایی را از "ایتالو کالونیو"، "لوییچى پیراندللو" و "مالا پارته" ترجمه کرد که از نمونه‌های بسیار خوب ترجمه است.

آثار محصص در ایران و جهان
در ایران پیش از انقلاب آثار بهمن محصص توسط موزه هنرهای معاصر خریداری شد و از آن نگهداری می‏شد، اما پس از انقلاب کارهای او در انبار موزه مانند دیگر آثار هنری به شکل نامناسبی نگهداری می‌شد.
مجسمه‌ "مرد نی‌لبک زن" ـ مجسمه مشهور او که سال‌ها در مقابل ورودی تئاتر شهر نصب بود ـ از آن‌جا کنده شد و دیگر در جایش قرار نگرفت. او در یکی از آخرین سفرهای خود به ایران تعدای از مجسمه‌هایش را برای شرکت در نمایشگاهی به همراه آورد، ولی آن نمایشگاه هرگز برگزار نشد و او تمام تابلوهایش را با تیغ موکت‏بری پاره کرد و همه مجسمه‌هایی که آورده بود را شکست.
این هنرمند پرکار ایرانی در سال‌های اقامت در اروپا به‌طور مداوم آثارش را در بینال ونیز و نمایشگاه‌های مختلفی در پاریس به نمایش گذاشت. باقی‌مانده آثار او امروز در موزه‌های ایتالیا و ایالات متحده و تعدادی نیز در ایران نگهداری می‌شود. بهمن محصص نقاش و مجسمه‌ساز ایرانی درحالی در خانه‌اش در انزوا پس از تحمل سال‌ها بیماری درگذشت که بیش از چهار دهه بود که خانه‌اش در وطن‌اش ایران نبود. با همه تلاشی که برای ایجاد حرکت‌های نو در هنر ایران کرد، هر بار این تلاش به ناکامی سختی منجر شد و هر بار آسیبی جدی به روح او زد. او هرگز برای آخرین بار آن صدای جادویی نی‌لبک را نشنید و در نهایت خود به سکوت فلزی مرد نی‏لبک زن پیوست.

پانوشت
1- سایت معیار نقد آثار هنری، گفت‏وگو با هانیبال الخاص، نعمت لاله‏ئی.

www.zamaaneh.com
نام:
ايميل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"