كدخبر: ۱۲۱۲۲
تاريخ انتشار: ۰۳ مهر ۱۴۰۳ - ۰۸:۱۸
send ارسال به دوستان
print نسخه چاپي
اهميت انتخاب استانداران توسعه‌ خواه
دکتر هادی حق شناس
همزمان با سفر رئيس‌ جمهور به نيويورك برخي پرونده‌هاي باز سياسي و مديريتي در ايران وجود دارد كه هنوز درخصوص آن‌ها تصميم‌ سازي نشده است. يكي از اين پرونده‌هاي باز، انتخاب استانداراني است كه بتوانند ايده‌هاي وفاق و توسعه مد نظر مردم و رئيس‌ جمهوري را محقق كنند. روند توسعه در هر جامعه قطعاتي دارد كه يكي از مهم‌ترين بخش‌هاي آن، بهره مندي از نيروي انساني مطلوب و مديران مناسب است. اگر بپذيريم كه مبناي توسعه در هر جامعه‌اي، انسان است و منابع انساني است كه پيشرفت را محقق مي‌كنند، در آن صورت اهميت مديران استاني هم بيشتر نمايان مي‌شود.

اساساً فناوري (تكنولوژي) و سرمايه زماني مي‌تواند در مسير توسعه به‌كار بيايد كه زمينه حضور نيروي انساني كارآمد و بهره‌ ور فراهم شده باشد. در غير اين صورت اگر منابع انساني بهره‌ ور نباشد، حتي فناوري هم كمكي به توسعه و بهبود شاخص‌هاي اقتصادي مناطق مختلف نمي‌كند. پس با حضور نيروي انساني كارآمد و مديران مطلوب است كه اهميت استاندار در تحقق توسعه، بيشتر نمايان مي‌شود. استاندار به‌عنوان رئيس‌ جمهور يك منطقه يا اقليم يا محدوده جغرافيايي مي‌تواند در پيشرفت و توسعه ناحيه، منطقه يا محدوده جغرافيايي اثرگذار باشد. استاندار هم مي‌تواند براي مقامات ارشد و دولتي‌ها در حوزه‌هاي مختلف كشاورزي، صنعتي، خدماتي و ... تصميم‌ سازي‌هاي توعه‌اي انجام بدهد و هم مي‌تواند ظرفيت‌هاي بالقوه يك استان را شناسايي و آن را به ساير مناطق معرفي كند.

اما مهم‌تر از اين دو نكته، اين استاندار است كه مي‌تواند اولويت‌هاي استان را تعيين كند. اين‌كه آيا اولويت استان مورد بحث صنعت است، كشاورزي است يا خدمات است يا گردشگري؟ زماني كه استاني با ويژگي‌هاي گردشگري و كشاورزي مناسب روبه‌رو است، استاندار است كه اولويت‌هاي بودجه‌اي را تعيين كرده و زمينه براي ارتقاء سطح كشاورزي و گردشگري استان را فراهم مي‌سازد. استاندار است كه مشخص مي‌كند در حوزه خدمات كدام بخش مي‌تواند در اولويت باشد و كدام بخش از اوليت‌هاي اساسي خارج خواهد بود. اين استاندار است كه با توجه به منابع محدود مي‌تواند استان را به سمت افزايش اشتغال، توليد يا رشد اقتصادي هدايت كند. اگر استاندار به معناي واقعي درست انتخاب شود و با ويژگي‌هاي يك مدير ارشد توسعه‌ خواه همخوان باشد، مي‌تواند منابع را به‌درستي هدايت كرده و ظرفيت‌هاي بالقوه را فعال سازد. او مي‌تواند منابع ملي را به سمت توسعه استان هدايت كند و زمينه حفاظت از محيط زيست را فراهم سازد. استانداران مي‌توانند مديران كارآمد استاني را با مشورت‌هايي كه به مديران ارشد ملي مي‌دهند، در مسير ارتقاء قرار دهند.

در مجموع استاندار مناسب در صورتي كه با بلاياي طبيعي مانند سيل و زلزله و كرونا و ... مواجه نباشد و روال مديريت استاني طبیعی باشد، دو كار اساسي مي‌تواند انجام بدهد؛ نخست اين‌كه وضعيت استان را در سطح ملي شناسايي كرده و ويتريني از استان در سطح ملي نمايان كند كه براي جذب سرمايه‌ گذاري مناسب باشد. دوم اين‌كه براي اتخاذ تصميم‌ گيري استان مناسب عمل كند. يعني در سياستگذاري‌ها و تصميم‌ سازي‌هاي ملي و استاني در بخش‌هاي مختلف سياسي، اقتصادي، كشاورزي و ... به‌درستي عمل كند. اين موارد مهم‌ترين گزاره‌هايي است كه يك استان مطلوب در سطح استاني مي‌تواند محقق كند. در سطوح ديگر، استاندار به‌عنوان نماينده دولت در مناطق گوناگون، مانيفست دولت را به سمع و نظر مردم برساند و در نقطه مقابل، مطالبات مردم را به دولت و حاكميت منتقل كند. استاندار نماينده مديريت كلان كشور است و يكي از قطعات مهم توسعه در كشور محسوب مي‌شود. بنابراين لازم است در زمان انتخاب اين مديران توسعه‌ خواه، به مطالبات مردم، نيازهاي كشور و مانيفست دولت توجه شود تا استانداران نيز در راستاي برنامه‌هاي كلان و بالادستي حركت كنند.

• استاندار سابق گلستان و نماینده مردم بندر انزلی در دوره هفتم مجلس شورای اسلامی
•• روزنامه تعادل، ۳ مهر ۱۴۰۳
نام:
ايميل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"