با انتشار خبر کشته شدن آقای محمد میرموسوی پس از بازداشت توسط پلیس لاهیجان که گفته میشود بر اثر کتک کاری برخی از افراد پلیس رخ داده است، این سئوال در ذهن بعضی از مردم بهوجود میآید که چرا هر از چند گاهی چنین اتفاقاتی رخ میدهد؟
همین چند وقت پیش هم بود که یک خانم جوان بر اثر تیراندازی پلیس به حالت کما فرو رفت و هنوز خانواده وی نگران سلامت جانش هستند.
در پايیز سال ۱۴۰۱ هم همه دیدند که ماجرای مهسا امینی که در بازداشتگاه پلیس اتفاق افتاد، چه بلایی بر سر کشور درآورد و علاوه بر کشته شدن تعدادی از مردم در خیابانها در اعتراض به آن ماجرا، کم حجابی خانمها نیز گسترش یافت و تمام ارکان کشور گرفتار آن رفتار پلیس شدند.
شاید این اتفاقات مسئولان کشور را متوجه این موضوع کرده باشد که باید کارکنان نیروی انتظامی از صدر تا ذیل همگی آموزش رفتار درست با مردم و در شرایط عصبی سخت را ببینند تا با حفظ آرامش خود، موجب آرامش و آسایش جامعه نیز بشوند.
آنها حتی باید آموزش چگونگی سخن گفتن و گفتار را هم ببینند، تا با نحوه سخن گفتن و با بهره گیری از جملات زیبا و کلمات نرم، موجب تسکین مردم شوند.
خداوند به پیامبر خود میفرماید: «فبما رحمت من الله لنت لهم و لو کنت فظاً غلیظ القلب لانفضوا من حولک.»
همین چند شب پیش پیاده از خیابان پاسداران نبش اخوان عبور میکردم، دیدم خودروی پلیس مسیر مستقیم را بسته است و خودروها را وادار میکند تا از یک خیابان فرعی حرکت کرده و از کوچه بعدی خود را به خیابان اصلی برسانند، درحالی که در خیابان اصلی ترافیکی وجود نداشت، ولی این اقدام پلیس موجب قفل شدن تردد در تمامی خیابانهای فرعی اطراف شده بود. جلو رفتم و با سلام به فرمانده خودروی پلیس گفتم که اگر راه را باز کنید، ترافیک برطرف میشود. او گفت برو پی کارت، ما کار خودمان را بلدیم. من هم تشکر کردم و رفتم و از دور وضعیت را تماشا میکردم. پس از مدتی که خیابان اصلی هم قفل شد، خودروی پلیس مجبور شد تا از جلوی عبور و مرور خودروها کنار برود و اجازه دهد تا راه باز شود.
بنابراین خوب است با تغییر دولت در ایران، تغییری هم در رفتار و گفتار پلیس پدید آید و رفتار و گفتار خشونت آمیز از سوی بعضی از افراد خدوم پلیس به رفتار و گفتار تولید کننده مهربانی تبدیل شود. باید توجه داشت که با زبان نرم میتوان مار را نیز از سوراخش بیرون کشید.
• فرمانده پیشین نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و استاد دانشگاه